خوشا به حال كسى كه ولايت او را بپذيرد، و واى بر كسى كه با او دشمنى كند. على و شيعيانش را مى بينم كه در روز قيامت سوار بر شتران با چهره هايى جوان، در باغهاى بهشت گردانده مى شوند در حالى كه تاج بر سر دارند و ترسى بر آنان نيست و محزون نمى شوند و با رضايتى عظيم از سوى خدا مؤيد هستند، و اين است رستگارى بزرگ!! تا آنكه در حظيرة القدس از جوار رب العالمين ساكن شوند، كه در آن برايشان هر چه بخواهند و آنچه چشمها لذت ببرند آماده است و در آن دائمى خواهند بود، و ملائكه به آنان مى گويند: ''سَلامٌ عَلَيْكُمْ بِما صَبَرْتُمْ، فَنِعْمَ عُقْبَى الدّارِ''. [ سوره ى رعد: آيه ى 24. ]
با اين معجزه، بر همگان مسلّم شد كه ''غدير'' از منبع وحى سرچشمه گرفته و يك فرمان الهى است.
از سوى ديگر، تعيين تكليف براى همه ى منافقان آن روز و طول تاريخ شد كه همچون حارث فهرى فكر مى كنند و به گمان خود خدا و رسول را قبول دارند، و بعد از آنكه مى دانند ولايت على بن ابى طالب عليه السلام از طرف خداست صريحاً مى گويند: ما تحمل آن را نداريم!! اين پاسخ دندان شكن و فورى خداوند ثابت كرد كه هر كس ولايت على عليه السلام را نپذيرد منكر سخن خدا و رسول است.
[ بحارالأنوار: ج 37 ص 136، ج 39 ص 336، ج 41 ص 228. عوالم: ج 15:3 ص 68. كشف المهم: ص 109. بصائر الدرجات: ص 201. ]
بدين ترتيب پس از سه روز، مراسم غدير پايان پذيرفت و آن روزها بعنوان ''ايام الولاية'' در ذهنها نقش بست. گروهها و قبائل عرب، با دنيايى از معارف اسلام، پس از وداع با پيامبرشان و معرفت كامل به جانشينِ او، راهىِ شهر و ديار خود شدند. پيامبر صلى اللَّه عليه و آله نيز عازم مدينه گرديدند در حاليكه كاروان نبوت را به سر منزل مقصود رسانده بودند. خبر ''واقعه ى غدير'' در شهرها منتشر شد و به سرعت شايع گرديد و به گوش همگان رسيد، و بدون شك توسط مسافران و ساربانان و بازرگانان تا اقصى نقاط عالم آن روز يعنى ايران و روم و چين پخش شد و غير مسلمانان هم از آن با اطلاع شدند.
بدين وسيله جامعه ى اسلامى بار ديگر قدرت خود را به نمايش گذاشت، و از حملات احتمالى بيگانه مصون ماند. بدين گونه بود كه خداوند حجتش را بر مردم تمام كرد؛ چنانكه اميرالمؤمنين عليه السلام مى فرمايد:
ما عَلِمْتُ اَنَّ رَسُولَ اللَّهِ صلى اللَّه عليه و آله تَرَكَ يَوْمَ الْغَديرِ لِاَحَدٍ حُجَّةً وَ لا لِقائِلٍ مَقالاً:... [ بحارالانوار: ج 28 ص 186. اثبات الهداة: ج 2 ص 115. ] پيامبر صلى اللَّه عليه و آله در روز غدير براى احدى عذرى و براى كسى سخنى باقى نگذاشت.
به اميد آنكه در پانزدهمين قرن غدير پيام آن را به فرداها برسانيم، و از سنگر غدير سقيفه را نشانه رويم، تا پرچم ولايت را بر بلنداى تاريخ سر فراز داريم و لبخند رضايت بر لبان مبارك صاحب غدير بنشانيم.