فرهاد و شیرین

وحشی بافقی

نسخه متنی -صفحه : 146/ 76
نمايش فراداده

در پند دادن دايه به شيرين و دلدارى از نازنين گويد

  • خوشا عشقى كه جان و تن بسوزد خوشا عشقى كه جان و تن بسوزد
  • از و يك شعله سد خرمن بسوزد از و يك شعله سد خرمن بسوزد