بوی جوی مولیان

محمدرضا شفیعی کدکنی

نسخه متنی -صفحه : 37/ 4
نمايش فراداده

در بادهاي امشب و هرشب

اين بادهاي هر شب و امشب

اين باد آسيايي اين باد مشرقي

وا مي كنند پنجره ها را به روي تو

و فصل را دوباره ورق مي زنند

در بادهاي هر شب و امشب

از بهر اين هيولا

اين لاشه ي بزك شده در باران

گوري به عمق چند هزارانسال

در يك دقيقه حفر خواهد شد

اين بادهاي هر شب و امشب

با كيمياي عشق و با سيمياي مستي

نسجي ز آب و آتش تركيب مي كنند

و تا زباله دان

اوراق روزنامه هاي محلي را

تعقيب مي كنند