بوی جوی مولیان

محمدرضا شفیعی کدکنی

نسخه متنی -صفحه : 37/ 9
نمايش فراداده

بودن

پيمانه هاي برگ نيلوفران قدسي پر شد

مستان

يك يك

از پاي اوفتادند

اما يكي از ايشان

با سايه اش هنوز

در حذبه ي سماع است

در نور سرخ كژتاب

دو خط : سياه و سربي

بر سطح ارغواني آرام مي گذشت

پرواز محو زاغچه اي با كبوتري

شايد به سوي نور و

شايد به سوي خواب

بر بركه ي غروب نشستن

و اضطراب بودن را ديدن

در پيچ و تاب سايه ي نيلوفري بر آب