آواز خاک

منوچهر آتشی

نسخه متنی -صفحه : 47/ 41
نمايش فراداده

من از جنوب

من از جنوب چشمه عطش

من از جنوب ماسه مار

من از جنوب جنگل دکل

من از جنوب باغ ساکت خليج

من از جنوب جنگل بزرگ آفتاب آمدم

من از جنوب تشنه زي شمال آب آمدم

کنون بيا مراببين پدر

بيا مرا ببين کنار جنگل بلند آب

چگونه تشنه مانده ام

چگونه رخ فشرده ام به ساقه هاي ديرتاب نور

در اشتياق ذره اي عطش

پدر بيا! ببين

چگونه من سوي سراب آمدم