بعد از آن كه دنيا را وسيله صفات متعددى شناختيم قهرا علاقه منديم كه هر چه بيشتر نسبت به آن بى اعتنا باشيم و خود را براى آخرت و سراى جاويد مهيا سازيم، لذا باز به نهج البلاغه رجوع مى كنيم و خطب، نامه ها و حكمتهاى آن را پيرامون اين امر مطالعه مى كنيم تا چه برداشت كنيم و چقدر به كار بنديم و تا چه موثر و سودمند واقع گردد.
اما بعد فان الدنيا قد ادبرت و آذنت بوداع، و ان الاخره قد اقبلت و اشرفت باطلاع، الا و ان اليوم المضمار، و غدا السباق، و السبقه الجنه و الغايه النار، افلا تائب من خطيئته قبل منيته، الا عامل لنفسه قبل يوم بوسه الا و انكم فى ايام امل من روائه اجل، فمن عمل فى ايام امله قبل حضور اجله فقد نفعه عمله و لم يضرره اجله، و من قصر فى ايام امله قبل حضور اجله فقد خسر عمله و ضره اجله، الا فاعملوا فى الرغبه كما تعملون فى الهبه، الا و انى لم اركالجنه نام طالبها، و لا كالنار نام هاربها! الا و انه من لا ينفعه الحق يضره الباطل، و من لا يستقيم به الهدى يجر به الضلال الى الردى، الا و انكم قد امرتم بالظعن، و دللتم على الزاد، و ان اخوف ما اخاف عليكم اتباع الهوى و طول الامل، فترودوا فى الدنيا من الدنيا ما تحرزون به انفسكم غدا.
"خطبه 29"
ترجمه و شرح:
اما بعد، دنيا روى باز گردانده و وداع خويش را اعلام داشته است، آخرت روى آور شده و طلايه آن آشكار گرديده است.
آگاه باشيد! امروز روز تمرين و آمادگى و فردا روز مسابقه است. جايزه برندگان، بهشت و سرانجام عقب ماندگان آتش خواهد بود. آيا كسى يافت مى شود كه پيش از فرارسيدن مرگش از خطاهايش توبه كند؟ و آيا انسانى پيدا مى شود كه قبل از رسيدن آن روز، عمل نيكى براى خود انجام دهد؟
آگاه باشيد! همه در دوران آرزويى بسر مى بريد كه اجل و مرگ به دنبال دارد. با اين حال هر كس پيش از رسيدن اجلش، در همان دوران آرزوهايش به عمل بپردازد، اعمالش به او منفعت مى بخشد و مرگش به او زيانى نمى رساند، و آن كس كه در اين ايام آرزو، پيش از فرارسيدن اجل در عمل كوتاهى كند گرفتار خسران شده و فرارسيدن اجل براى وى زيانبخش است.
همان طور كه به هنگام ترس و ناراحتى براى خدا عمل مى كنيد به هنگام آرامش نيز عمل نماييد. آگاه باشيد! من هرگز چيزى مانند بهشت نديدم كه خواستارانش به خواب رفته باشند و نه همانند آتش، كه فراريان از آن، اين چنين در خواب فرورفته باشند.
خوب بدانيد! آنها كه از حق بهره مند نشوند، زيان باطل دامنشان را فراخواهد گرفت، و آن كس كه هدايت، راهنمايش نگردد گمراهى او را به هلاكت مى كشاند.
آگاه باشيد! فرمان كوچ درباره ى شما صادر گرديده، و به زاد و توشه آخرت راهنمايى شده ايد. وحشتناكترين چيزى كه بر شما مى ترسم هوا پرستى و آرزوهاى دور و دراز است. از اين دنيا زاد و توشه اى برگيريد كه فردا خود را با آن حفظ كنيد. در اين خطبه نصايح سودمندى از زبان اميرالمومنين سلام الله عليه مى شنويم كه خلاصه و مفهوم كلى آن، اين است كه انسان بايستى بدون اعتناى به دنيا و در نهايت سعى و كوشش براى آخرت زندگى كند و انسانى به دنيا بى اعتنا است كه آن را اصل قرار نداده و براى مسابقه قيامت خود را آماده كرده و زاد و توشه اى براى آن روز برداشته باشد.
در اين جا به گوشه اى از سخنان مرحوم سيد رضى رحمه الله عليه، گرد آورنده ى نهج البلاغه درباره ى اين خطبه توجه فرماييد:
''اگر سخنى باشد كه مردم را به سوى زهد بكشاند و به عمل براى آخرت وادار سازد همين سخن است كه مى تواند علاقه ى انسان را از آروها قطع كند و جرقه بيدارى و تنفر از اعمال زشت را در قل، برافروزد و از شگفت آورترين جمله هاى مزبور، اين جمله است كه:
الا و ان اليوم المضمار و غدا السباق و السبقه الجنه و الغايه النار.
آگاه باشيد امروز روز تمرين و آمادگى و فردا روز مسابقه است، جايزه برندگان، بهشت و سرانجام عقب ماندگى آتش خواهد بود."
زيرا با اين كه در اين كلام الفاظ بلند و معانى گران قدر و تمثيل صحيح و تشبيه واقعى مى باشد سرى عجيب و معنايى لطيف در آن نهفته شده است كه...
در اين خطبه دقت كنيد كه باطنى شگفت آور و عمقى زياد دارد و چنين است اكثر سخنان امام عليه السلام...''.