مدینه فاضله در متون اسلامی

محمد حسن مکارم

نسخه متنی -صفحه : 217/ 63
نمايش فراداده

اگر مؤمن را موظف به مراجعه به دادرسى اسلام مى نمايد، در انتخاب قاضى هم سخت مى گيرد تا حكم الهى در دست قُضات نا اهل، ضايع نگردد. اكثر مردم را از تصدى منصب قضاوت پرهيز مى دهد، تا فقط كسانى كه عادل، عالم، حاذق، متفرّس، شجاع، صبور و حليمند به ميدان بيايند؛ وارستگانى كه قضاوت خويش را نوعى عبادت دانسته و پاداش خود را نزد خداوند بدانند؛ آنها كه با كسالت و خواب آلودگى، در حالت شادى شديد يا غم زدگى، با حال گرسنگى زياد و انباشتگى شكم، در سرماى سخت و گرماى طاقت فرسا قضاوت نكنند.

به قاضى سفارش شده كه مستقيماً با مردم كوچه و بازار معامله نكند، تا مبادا درباره او مسامحه كنند و تخفيف دهند و با ارزان فروختن كالا به او، يا گران خريدن جنس از او، حقى بر گردنش تصور كنند و به هنگام داورى، مأخوذ به حيا شود و به حق و عدالت رأى ندهد. چنين قاضيى، داراى استقلال عمل، اقتدار و منزلت است و تحت تأثير بزرگان مملكتى هم قرار نمى گيرد؛ به عنوان مثال، ابو يوسف، قاضى القضاة كشور اسلام - كه در عهد هارون الرشيد مى زيسته است - در موردى شهادت فضل بن ربيع، وزير خليفه را نپذيرفت.در قرن دوم هجرى، قوه قضائيه ممالك اسلامى، در سه بخش به رتق و فتق امور اشتغال داشته است:

1 . دستگاه قضا كه كارش حل و فصل منازعات مالى و اختلافات مدنى بر طبق احكام شرع بوده است.

2 . ديوان مظالم كه متصدى احكامى بوده كه قاضى و مُحتسب، قدرت رسيدگى به آنها را نداشته اند.

3 . دائره حِسبه كه وظايفش مشتمل بوده است بر: مراقبت از نظم شهر و بهداشت عمومى، امر به معروف و نهى از منكر، نظارت بر اجراى احكام شرع، استيفاى ديونى كه نيازمند به اثبات و دستگاه قضا نبود، جلوگيرى از تجاوز به حقوق همسايه، منع گدايى، ممانعت از سدّ معبر، نظارت بر صحت ترازو و توزين مغازه داران، رسيدگى به اماكن عمومى و نظافت مساجد و حمام ها و مراقبت بر نماز جماعت.انسان اسلام، داراى عزت، حريّت و كرامت است و براى نيل به اين مقام، كليه نيروهاى حكومت اسلامى بسيج مى شوند. سعى بر آن است كه اختلاف و تنازع پيش نيايد و اگر آمد، با نصب شريف ترين مؤمنان به منصب قضاوت و بسط و گسترش سيستم قضايى، همت بر رفع اختلاف و احياى حقوق شهروندان مى نمايد تا از هدف باز نمانند.