اخلاق کارگزاران

جواد خالقی

نسخه متنی -صفحه : 145/ 83
نمايش فراداده

وظايف مسئولان در برابر مردم انقلابى ايران

اكنون كه به فرازهايى از كلام اميرالمؤمنين در مورد كارگزاران و مسئولان اشاره شد، مطالبى هم درباره وظايف مسئولان در برابر ملت انقلابى و زحمت كشيده ايران مى آوريم تا الگوى مسئولان نظام قرار گيرد.و قتى كه انقلاب به وجود آمد همه جا صحبت از اسلام و پيروزى آن بر طاغوت زمان بود و مردم انتظار داشتند كه ارزش هاى اسلامى و زندگانى پيامبر اسلام صلى الله عليه وآله و اهل بيت عليهم السلام به عنوان الگوهاى رفتارى در جامعه پياده شود.

قبل از انقلاب كسى جرأت نداشت عليه نظام حاكم، كه حكومتى ضد دينى بود صحبت كند و از اسلام حرف بزند، اما بعد از انقلاب تمام مظاهر اسلامى در جامعه آشكار شد و همه خواهان اجراى احكام اسلام شدند.

مردم از جان و مال خود گذشتند، تا اسلام در جامعه حاكم شود و خواسته هاى مشروعشان از طريق اجراى قوانين اسلامى برآورده شود.

آنان تنها خواهان نماز و روزه و عزادارى و سينه زنى و ساير اعمال فردى نبودند، چرا كه اينها را، هر چند به سختى، مى توانستند انجام دهند.

آنان آنچه انتظار داشتند حكومت اسلامى بود؛ مجلس، قوه قضائيه و مجريه اسلامى را خواستار بودند، مى خواستند جامعه آباد شد و مشكلات اجتماعى شان زير سايه فرهنگ اسلام حل گردد.

مردم نمى خواستند كه حكومتى برود و حكومت ديگر جاى آن بيايد، ولى رفتارش همان باشد.

اگر همان رفتار باشد كه حكومت اسلامى نخواهد بود.

مى خواستند حاكمى برسر كار بيايد كه مثل امام على عليه السلام عدالت گستر و اهل انصاف باشد و حقيقتاً براى تحقق اين خواسته ها چه بسيار شهيد و جانباز تقديم نموده و چقدر از مال خود در راه تحقق اهداف اسلامى گذشتند؟ حال كه علت انقلاب اسلامى و قيام مردم مسلمان و بهايى كه براى آن پرداخته شده روشن است، مسئوليت بسيار خطير و مديران - در هر مقام و موقعيت - روشن تر مى شود و سنگينى مسئوليت آشكارتر مى گردد.

اگر هدف مسئولان نظام پيشين فقط گرفتن حقوق و مزايا و حكومت كردن بود، هدف مسئولان ما بايد تنها خدمت به اين مردم شريف رنج ديده باشد؛ هدف، لطف و مهربانى و اصلاح كار مردم باشد و انتظار مردم همين است.

اگر مردم شهيد دادند، براى پياده شدن اسلام واقعى است نه آن كه ظاهراً نام اسلام را داشته باشد و در حقيقت همان نظام طاغوتى باشد كه در اين صورت مردم همچون گذشته قيام مى كنند و مسئولان ضد اسلام را سر جاى خود مى نشانند.

اما مسئله خطرناك تر آن است كه اگر مسئولان در جامعه اسلامى خطاكنند و روشى طاغوتى در پيش گيرند چه بسا مردم به اصل دين و اسلام بد بين شوند، چرا كه مى گويند: اين حكومت، اسلامى و رفتارش براساس اسلام است .

حالا مسئولان و مديران و استانداران و فرمانداران و بايد بينهم و بين اللَّه دقت كنند و ببينند آيا عدالت را رعايت مى كنند، آيا ادارات آن گونه كه اسلام مى خواهد عمل مى كنند، آيا در گزينش افراد، صلاحيت هاى اسلام پسند را در نظر مى گيرند يا سليقه هاى شخصى به كار مى رود؟ قطعاً كسانى هستند كه به اسلام عمل نمى كنند و در رأس برخى امور قرار دارند.

اين افراد بايد بدانند كه حاصل خون شهيدان و از خود گذشتگى مردم باعث شده كه او بر سر كار آمده و اداره بخشى از مملكت را به دست گرفته و بايد خدا را در نظر گرفته و در جهت رضاى او و خواست مردم تلاش كند.

اكنون از گوشه كنار، صداى ناله و فرياد مردم بلند شده و نسبت به عملكرد برخى از مديران و مسئولان به شدت اعتراض مى كنند و اگر آنان در جهت حل مشكلات مردم اقدام نكنند، آن وقت سايه اعتراض ها فراگير مى شود و در آن صورت، ديگر چه بسا دير شده باشد.

ان شاءاللَّه كه خداوند توفيق خدمت به مردم و عمل به وظيفه به همه ما - به ويژه مسئولان و مديران - عنايت فرمايد.