حق و باطل

مرتضی مطهری

نسخه متنی -صفحه : 76/ 10
نمايش فراداده

به گروه كافرين كه مي رسد آنها را مثل شاگردي معرفي مي كند كه معلم هر كاري كرده با هيچ نصيحتي و با هيچ تنبيهي نتوانسته او را براه بياورد و آموزش بدهد ، بعد پدرش كه مي آيد معلم به او مي گويد : آقا ولش كن ديگر فائده اي ندارد ،اين يك موجود اصلاح نشدني است كفر بعد از عرضه است اينهائي كه به آنچه به آنها عرضه شد كفر ورزيدند ، نصيحت ديگر فايده اي به حالشان ندارد : ان الذين كفروا سواء عليهم ء انذرتهم ام لم تنذرهم لا يؤمنون 0 ختم الله علي قلوبهم و علي سمعهم و علي ابصارهم غشاوش و لهم عذاب عظيم ( 1 ) . به گروه منافقين كه مي رسد اهميت بيشتري مي دهد ،بدليل اينكه آيات بيشتري درباره آنها آمده است منافقين كساني هستند كه از مذهب عليه مذهب استفاده مي كنند ، يعني تظاهر به مذهب مي كنند و حال آنكه در باطن ضد مذهب هستند : و من الناس من يقول آمنا بالله و باليوم الاخر و ما هم بمؤمنين 0يخادعون الله و الذين آمنوا و ما يخدعون الا انفسهم و ما يشعرون ( 2 ) . اينها در مقام فريب دادن خدا بر مي آيند ، حقيقت را مي خواهند فريب بدهند ، مؤمنين را مي خواهند فريب بدهند اما قرآن مي گويد اينها موفق نيستند ، اينها به خيال خودشان مردم را مي فريبند و نمي فهمند و شعور ندارند .

1 - سوره بقره ، آيات 6 و 7 .

2 - سوره بقره ، آيات 8 و 9 .