حکمت اصول سیاسی اسلام

محمد تقی جعفری

نسخه متنی -صفحه : 339/ 219
نمايش فراداده

حق كرامت بالاتر از حقوق و داخل در منطقه حكم است

همانطور كه در حق حيات متذكر شديم كه اين حق به معناى امتياز يا اختصاصى نيست كه قابل نقل و انتقال و اسقاط باشد در موضوع كرامت هم صدق مى كند، يعنى حق كرامت به معناى حق اصطلاحى "امتياز يا اختصاص قابل نقل و انتقال و اسقاط " نيست. از ديدگاه اسلام هيچ كسى نبايد امتيازى را كه خداوند به عنوان كرامت و شرف و حيثيت ارزشى به او عنايت فرموده است نقل يا اسقاط كند. مثلا كسى نمى تواند بگويد: من حق احترام خود را در برابر فلان مقدار پول يا كالا يا چيز ديگر به فلان شخص منتقل نمودم يا آن را ساقط كردم و من پس از نقل و انتقال حق احترام و كرامت و شرف ندارم هر كس هر اهانتى را براى من روا بدارد، مانعى نيست از ديدگاه اسلام چنانكه دفاع از كرامت و شرف انسانى لازم است، همانطور ارشاد كسى كه بر فرض بسيار بعيد بخواهد از كرامت و شرف خود دست بردارد، واجب است.

هيچ كس كرامت و شرافت كس ديگر را مورد اهانت قرار نمى دهد مگر اينكه نخست كرامت و شرافت خود را از دست داده باشد

در اين مطلب بسيار بااهميت دقت فرمائيد، در اين دنيا زندگى بدون كرامت و شرافت انسانى نه فقط زندگى انسانى نيست، بلكه حتى از زندگى حيوانى پست تر است، زيرا بديهى است كه انسان فاقد كرامت و شرافت به جهت داشتن نيروها و استعدادهاى متنوع مى تواند اقدام به تخريب و نابودى كرامت و شرف همه انسانها نمايد و او مى تواند براى اشباع خودخواهيهايش همه انسانها را به خاك و خون بكشد، در صورتيكه حيوانات حتى درنده ترين آنها قدرت آسيب زدن به كرامت و شرف انسانى را ندارند. نهايت امر در صورت گرسنگى يا به اقتضاى طبيعتى كه دارد ممكن است آسيبى به جسم آدمى برساند "ولى نه از روى غرض و مرض و چهره ى ضدانسانى و لجاجت" خلاصه، با مطالعات همه جانبه در وضع مغزى و روانى انسانها، به اين نتيجه مى رسيم كه اگر كسى پى به اهميت كرامت و شرف انسانى ببرد و خود از اين سرمايه باعظمت انسانى برخوردار باشد، محال است كه به كس ديگر اهانت بورزد و كرامت و شرف او را جريحه دار كند. بنابراين، اگر اشخاصى در هر خانواده و هر جامعه و گروهى پيدا شوند كه حق "يا به اصطلاح صحيح تر حكم" كرامت انسانى را مراعات نكنند، يقينى است كه خود آن اشخاص از كرامت و شرف بى بهره هستند.