انتظار مسأله حساسى است به خاطر اين كه اساس احساس، انديشه، و مسؤليت اجتماعى مارا در بر مىگيرد و مهمتر از آن بيش از همه مسائل و اصول اعتقادى كه در ميان ما مطرح است...
مسأله انتظار را من... نه از نظر روايى و كلامى و فرقهاى، بلكه از نظر اجتماعى و تاريخى و طبقاتى بررسى مىكنم. نه اثبات و استدلال و بحث اعتقادى در خود عقيده، بلكه ارزشهاى انسانى، آثار اجتماعى و نقشى كه در تاريخ، جامعه، زندگى، مسؤوليت فردى و طرز تفكر دارد يا مىتواند داشته باشد.
اصل انتظار به معناى كلى ـ نه انتظار خاص شيعى ـ دو نوع است: انتظار منفى و انتظار مثبت. اين دو انتظار درست ضد يكديگرند؛ يكى بزرگترين عامل انحطاط است و ديگرى بزرگترين عامل حركت و ارتقا، يكى تن دادن به ذلت و توجيه «وضع موجود» و ديگرى پيش رونده و آيندهگرا...
انتظار به اين معنى است كه گروهى «منتظر» باشند كه نجات بخشى