انتظار در اندیشه ها

امام خمینی، سید محمود طالقانی، سید محمدحسین طباطبایی، محمدتقی جعفری، محمدتقی شریعتی، مرتضی مطهری، محمدرضا حکیمی، محمود اسعدی

نسخه متنی -صفحه : 69/ 47
نمايش فراداده

آن بايد نقشى داشته باشم و اين انقلاب... با پرچم و شمشير و زره و يك جهاد عينى با مسؤوليت انسان‏هاى معتقد به آن است...

هر كس اين سؤال به ذهنش مى‏رسد كه امام زمان، اين رهبر نجات بخش انتهاى تاريخ، چگونه مى‏تواند بر جهان پيروز شود؟ در اين جا امام صادق عليه السلام يك توجيه بسيار عميق و كاملاً جامعه شناسانه و تاريخى دارد كه: «قدرت‏هاى ستمكار و قطب‏هاى جنايت و ظلم بقدرى با هم خواهند جنگيد كه در نيرو و قدرت فرسوده مى‏شوند و بقدرى از درون به فساد خواهند رفت كه مقاومت‏شان را از دست مى‏دهند و آنگاه شما از بيهوشى و خواب خرگوشى بيدار شده و چون مسلح به نيروى ايمان و آگاهى هستيد بر آن قدرت‏هاى از درون پوسيده و از برون فرسوده پيروز مى‏شويد» و اين پيروزى بر اساس منطق و عينيت و سنت‏هاى اجتماعى است، سنت‏هايى كه در اسلام قوانين خداوند است نه قوانين ماترياليستى.

وقتى خداوند كارى را بخواهد، اسبابش را فراهم مى‏كند... من در اينجا معتقدم كه تاريخ به طرف پيروزى جبرى عدالت و نجات قطعى انسان‏ها و توده‏هاى ستمديده و نابودى حتمى ظلم و ظالم مى‏رود... اعتقاد به اين جبر قطعى كه تاريخ به نفع عدالت تمام مى‏شود و سرنوشت نوع بشر در زمان، به نفع پيروزى جامعه مشترك و زندگى مشترك انسان‏ها ختم مى‏شود، كه خود يك «انتظار» است، بزرگترين عاملى است كه ستمديده‏ها و استثمار شونده‏ها را نيرو و ايمان مى‏بخشد و به پيروزى سرنوشت