اندیشه سیاسی مسکویه

محسن مهاجرنیا

نسخه متنی -صفحه : 169/ 56
نمايش فراداده

فصل چهارم: دولت و حكومت

مقدّمه

چنان‏كه گذشت معلم ثالث اجتماعات را به دو گونه كامل و ناقص تقسيم كرده و اجتماع كامل را در دو سطح «مدينه» و «مملكت» مطرح مىكند. در اين‏جا از زاويه ديگرى به فلسفه اجتماعات از ديدگاه ايشان اشاره مىشود. وى با جعل سه اصطلاح «صرف العيش»، «تحسين العيش» و «تزيين العيش» جوامع را به سه دسته تقسيم مىكند:

1 ـ جوامعى كه براى تأمين «صرف‏العيش» شكل گرفته‏اند: در اين‏گونه جوامع انسان‏ها به تنهايى قادر به تأمين ضرورت‏هاى زندگى خود نيستند و براى اين‏كه بتوانند از دسترنج ديگران استفاده كنند به جامعه تن داده و همانند برخى از حيوانات، نظير مورچه و زنبور عسل زندگى اجتماعى را براى زنده ماندن پذيرفته‏اند؛ با اين تفاوت كه در اين حيوانات، حيات جمعى به صورت غريزى و جبلى است. مسكويه با انتقاد از اين‏گونه جوامع، معتقد است چنان‏چه اين هدف منشأ شكل‏گيرى جامعه باشد از ابتدا جامعه به صورت ناقص به‏وجود مىآيد و اگر گرايش به اين هدف در اثناى عمر جامعه توسعه يابد آن را به سوى زوال و فروپاشى مىكشاند: