اندیشه سیاسی مسکویه

محسن مهاجرنیا

نسخه متنی -صفحه : 169/ 89
نمايش فراداده

يادآور مىشود.

مسكويه در جواب «ابوحيان توحيدي» كه از ضرورت رهبرى در شريعت و سياست سؤال مىكند، پس از بيان ضرورت‏هاى طبيعى و عقلانى به وجود رهبرى و اهميت و جايگاه آن، بر اين نكته تأكيد دارد در مسائل اجتماعى كه نيازها متفاوت و خواسته‏ها متكثر است شرايط حاكم سنگين مىشود؛ از اين‏رو، حاكم بايد واجد شرايط ذيل باشد:

1 ـ راستگو باشد، به‏گونه‏اى كه مردم او را تصديق كنند؛

2 ـ از هواهاى نفسانى به دور باشد؛

3 ـ از تعصب‏هاى جاهلانه مبرا باشد؛

4 ـ قناعت را پيشه خود سازد؛

5 ـ خودنگهدار بوده و ضبط‏النفس داشته باشد؛

6 ـ اهل خودسازى و رياضت باشد.

وجود شرايط مذكور براى رهبرى به سبب اين است كه او محور حركت جامعه بر مبناى عدالت، و سبب اتحاد و وفاق ملى است و همه كثرت‏ها و پراكندگىها را به هم‏رنگى و وحدت سوق مىدهد.1

معلم ثالث علاوه بر شرايط ياد شده، روى سه شرط مهم ديگر براى رهبرى تأكيد دارد كه عبارت‏اند از:

1 ـ حكمت

مسكويه در تعريف حكمت مىگويد: «آن (حكمت) فضيلت نفس ناطقه است و عبارت است از علم به موجودات از آن جهت كه موجودند؛ [به عبارت ديگر] علم به امور الهى و امور انسانى است.»2 و ثمره اين علم در شناخت

1. همان، ص 67 و 68.

2. تهذيب الاخلاق، ص 40 و 41.