درآمدی بر خداشناسی فلسفی

محسن جوادی

نسخه متنی -صفحه : 103/ 21
نمايش فراداده

تقسيم بندى براهين وجود خدا در فرهنگ مسيحى

در فرهنگ فلسفى و كلامى مسيحى هم در باب تقسيم براهين خداشناسى وحدت رويّه وجود ندارد و مجموعه براهين اثبات وجود خدا بر اساس معيارهاى مختلفى دسته بندى مى شوند. ولى شايد تقسيم كانت، فيلسوف معروف آلمانى، يكى از مقبول ترين روش هاى تقسيم براهين مذكور باشد. وى بر اين باور بود كه تنها سه نوع برهان بر وجود خدا مى توان اقامه كرد، و بازگشت هر برهان ديگرى، در تحليل نهايى به يكى از اين سه است :

1 ـ دسته اول، براهينى هستند كه از تجربه اى خاص و معين از سرشت جهان محسوس شروع مى كنند و با استفاده از اصولى هم چون عليت به اثبات وجود خدا مى پردازند. كانت نام گيتى ـ يزدان شناختى بر اين دسته از براهين نهاد; ولى پس از او نام غايت شناختى يا برهان نظم جاى گزين شد. مى دانيم كه كانت با سود جستن از اصل عليت، تقريرى فلسفى از برهان نظم ارائه داد، تقرير معروف احتمالاتى يا علمى برهان نظم، در تلقّى كانت، اساساً از مجموعه براهين خردورزانه خارج بوده، نمى توان نام برهان بر آن گذاشت.

2 ـ دسته دوم از براهين، نيازى به تجربه اى خاص چون مشاهده نظم، يا غايت و هدف مندى خلقت ندارند، بلكه فقط از پذيرفتن اصل وجود چيزى (تجربه اى نامعين) شروع كرده، با تحليل فلسفى آن به نتيجه مطلوب مى رسند. چنين پذيرشى كه شرط خروج از ايده آليسم و ورود در حوزه رئاليسم(15) است، براى شروع اين برهان كافى است، زيرا پس از آن است كه بايد به اين پرسش پاسخ داد كه آيا آن وجود، ذاتى قائم به خود دارد، يا در اصل وجود خود محتاج به ديگرى است; به اين صورت بر وجود خدا استدلال مى شود. كانت اين برهان را جهان شناختى مى خواند.