درآمدی بر خداشناسی فلسفی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

درآمدی بر خداشناسی فلسفی - نسخه متنی

محسن جوادی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

3 ـ پاره اى از براهين از هيچ تجربه اى (معين و نامعين) آغاز نمى كنند، بلكه از تحليل مفاهيم به وجود واجب بار مى يابند. در اين روش نه نيازى به اثبات نظم يا حدوث و امكان چيزى است، و نه اصل وجود چيزى شرط درستى آن است، بلكه ما از تحليل مفهوم خدا يعنى ذات پاك كاملى كه كامل تر از او قابل تصور نيست، به وجود آن پى مى بريم. كانت اين برهان را وجود شناختى نام گذارى كرد.(16)

اين جدول، كمابيش مقبول افتاد، ولى اين دعوى كه تمام براهين فلسفى، لاجرم در حصار اين سه دسته قرار مى گيرند، بى چند و چون نبوده است.(17) به عبارت ديگر اصل تقسيم كانت مورد قبول همگان است، اما اين كه حصر وى، عقلى است يا استقرايى است جاى سخن بسيار است.

اگر بخواهيم برهان وجوب و امكان را با برهان جهان شناختى كانت بسنجيم، خواهيم ديد كه برهان جهان شناختى كانت تنها بر تقرير سينوى آن در فلسفه اسلامى، و تقرير لايب نيتزى آن در فلسفه غرب منطبق است، زيرا فقط اين دو فيلسوفند كه از اصل وجود شروع كرده، به واجب الوجود مى رسند.(18) اما در تقريرهاى ديگر از برهان وجوب و امكان نخست وجود ممكن خاصى را در عالم، ثابت و يا مفروض گرفته، از طريق آن وجود خدا ثابت مى شود; به طورى كه تعريف جهان شناختى كانت بر اين براهين منطبق نيست.

هم چنين براهين بسيارى است كه به جهان شناختى شهرت دارند، ولى تعريف كانت بر آنها منطبق نيست. ازاين رو امروزه فيلسوفان دين، برهان جهان شناختى را بسيار گسترده تر از آنچه كانت تعريف كرده بود، تعريف مى كنند; يعنى : هر برهانى كه فارغ از تحليل مفهومى است و مبتنى بر وجود غايت و هدف در عالم طبيعت و انسان نباشد، جزء براهين جهان شناختى است. بنابراين برهان حركت، حدوث و امكان همگى جزء براهين جهان شناختى به شمار مى آيند.

/ 103