درآمدی بر خداشناسی فلسفی نسخه متنی
لطفا منتظر باشید ...
در پاسخ به اين اشكال، حكيمان مسلمان به بررسى انواع كاربردهاى مفهوم كل پرداخته اند. كل گاهى اشاره به مركّب حقيقى دارد; يعنى مركّبى كه حاصل آن آثار و ويژگى هاى خاصى است كه اعضايش فاقد آن هستند. مثلا حاصل تركيب حقيقى اكسيژن و هيدروژن، آب است كه خود يك موجود خاص و داراى آثار است. كل به معناى مركب حقيقى هم دو نوع است : يكى اينكه از تركيب اعضا يك صورت نوعى جديد حاصل آيد، مانند مثال بالا; ديگر آنكه بدون حصول صورت نوعى جديد، شىء مركّب واقعاً داراى ويژگى هاى ممتازى از اعضاى خود باشد. مثل اين كه خانه از مجموع سنگ و آجر و... برپا مى شود و خود، البته بدون اين كه صورت نوعى جديدى بگيرد، آثار خاص دارد. معمولا مصنوعات بشرى از اين قبيلند. وقتى گفته مى شود كل ممكنات، آيا منظور اين است كه از تركيب افراد ممكن، يك هويت جديدى با صورت نوعى جديد، يا بدون صورت نوعى جديد اما با آثار خاص جديد، حاصل مى آيد ؟ اگر از تركيب ممكنات، شىء جديدى حاصل شد، چون از تركيب اعضاى ممكن حاصل شده، ممكن و معلول خواهد بود; و جست و جوى علّت براى آن لازم است. اما به نظر مى رسد قائلان به امكان كل ممكنات، نمى خواهند بگويند كه يك ممكن جديدى كه عبارت از كل ممكنات باشد پيدا شده است. همين نكته است كه مشكل را مضاعف مى كند، زيرا على رغم آن كه مى پذيرند كل ممكنات خود يك مركّب حقيقى و موجود مستقل نيست كه بتوان علتش را يافت، باز درصدد تبيين و تعليل آن هستند.