برهان امكان آكويناس - درآمدی بر خداشناسی فلسفی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

درآمدی بر خداشناسی فلسفی - نسخه متنی

محسن جوادی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

برهان امكان آكويناس

راه سوم آكويناس براى اثبات وجود خداوند به اختصار چنين است :(128)

1 ـ بعضى چيزهايى كه در حال حاضر وجود دارند، مى توانستند نباشند.

2 ـ همه موجودات نمى توانند چنين باشند، زيرا هر چه كه اين وصف را داشته باشد مى تواند در زمانى معدوم بوده باشد.

3 ـ در آن صورت بايد زمانى باشد كه هيچ چيز موجود نبوده است.

4 ـ اگر در زمانى همه چيز معدوم بوده الان هم چيزى نبايد وجود داشته باشد، زيرا معدوم جز از طريق شىء موجود لباس هستى بر تن نمى كند.

5 ـ اما اينك چيزهايى هستند، پس اين كه همه چيز ممكن است، پذيرفتنى نيست.

6 ـ لاجرم وجود يا وجودهايى بايد ضرورى باشند.

7 ـ اگر علّت وجودِ آن ضرورى الوجود چيز ديگرى باشد، به دليل امتناع تسلسل نمى تواند تا بى نهايت ادامه يابد، بلكه بايد به يك وجود ضرورى و مبراى از علت، پايان پذيرد.

فقرات اين استدلال بارها مورد نقد و اعتراض قرار گرفته است، اما مى توان گفت اشكال اصلى اين است كه آكويناس مى خواهد از ممكن بودن اشيا نتيجه بگيرد، آنها در زمانى معدوم بوده اند. درحالى كه اين استنتاج درست نيست، زيرا ممكن بودن شىء مى تواند با قديم بودن آن سازگار باشد، و از امكان يك چيز نمى توان حادث بودن و عدم زمانى آن را نتيجه گرفت. افزون بر اين آنچه اعتقاد به امكان همه امور را در پى دارد، عبارت است از معدوم بودن هريك از آنها در زمانى خاص (بر فرض قبول سخن آكويناس) و اين نشان نمى دهد كه همه چيز به صورت كل در يك زمان معين نبوده اند، و آنچه ركن استدلال آكويناس است، دومى است; يعنى معدوم بودن كل امور در زمان خاص، نه معدوم بودن هرچيز در يك زمان مشخص (اولى). به سخن ديگر ممكن است هرچيزى در يك زمان معدوم باشد، اما زمانى وجود نداشته باشد كه هيچ چيز در آن نباشد.(129)

/ 103