درآمدی بر خداشناسی فلسفی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

درآمدی بر خداشناسی فلسفی - نسخه متنی

محسن جوادی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

كل، گاهى به معناى انتزاعى و اعتبارى به كار مى رود; يعنى اشاره به خود افراد دارد و در واقع نامى است بر شمارى از اشيا. مثلا وقتى گفته مى شود مجموعه يا كل صندلى هاى كلاس درس، مقصود اين نيست كه يك شىء جديدى از تركيب آنها به دست آمده است، بلكه فقط اشاره به افراد صندلى است. خودِ كل در معناى اعتبارى آن به دو صورت استعمال مى شود : كل مجموعى، كه اشاره به افراد و اعضاى خود با قيد اجتماع و همراهى آنها دارد. كل استغراقى، كه همان است بدون قيد اجتماع; يعنى شرط نشده كه اعضا، به صورت مجتمع باشند.

مى توان گفت وقتى در برهان اثبات واجب، يا امتناع تسلسل، سخن از كل ممكنات به ميان مى آيد، معناى اعتبارى آن در نظر است. اما وقتى كل ممكنات يك موجود غيرحقيقى و كاملا اعتبارى است، جست و جوى علت براى آن چه معنايى مى تواند داشته باشد؟ آيا علّت موجود اعتبارى چيزى جز اعتبار و انتزاع است؟

حكيمان مسلمان بر اين باورند كه كل ممكنات، اعتبارى است، و هدف، يافتن علّت براى آن كل اعتبارى نيست، بلكه يافتن علّت است براى مشاراليه آن كه تمام افراد و اعضاى سلسله اند، و البته آنها امورى حقيقى و نيازمند به علّت مى باشند.

گاهى از علّت وجود الف پرسش مى شود و پاسخ بر اساس وجود ب داده مى شود، و همين طور علّت ب كه وجود ج است، تا بالاخره با فرض قبول واجب برهمه پرسش ها نقطه پايان گذاشته مى شود. گاه از كل افراد يك جا سؤال مى شود، البته بدون تصور تفصيلى آنها كه به دليل نامحدود بودن به تصور در نمى گنجد. در اين صورت نمى توان وجود همگى افراد را مستند به فرد ديگرى دانست، زيرا بر حسب فرض، خود آن فرد داخل در همين افراد مورد سؤال است. پس در هر دو صورت آنچه علّت مى خواهد، فرد است; ولى نحوه طرح مسأله و روش برخورد با آن متفاوت است. به بيان ديگر در روش اوّل درباره هر فرد از منظر جزئى پرسش مى شود، اما در روش دوم افراد از منظر كل مورد سؤالند.

/ 103