عقاد مي گويد : موضوع نسب امام حسين و محبت زائد الوصف پيغمبر اكرم را در تحليل قضيه كربلا نبايد از ياد برد زيرا با اين مقياس كاملا مي توانيم بفهميم كه سپاه يزيد چگونه مردمي بدون ايده آل و منفعت پرست بودندو چگونه علي رغم احترامي كه براي امام حسين ( ع ) در دل قائل بودند عمل مي كردند . اين خصوصيت است كه آنها را صد در صد در رديف مردم بي اصول و منفعت پرست قرار مي دهد . قصه هايي از محبت پيغمبر نسبت به امام حسين و همچنين استدلال امام حسين به محبت پيغمبر نسبت به خودش [ در تاريخ ثبت است . ]
عقاد در ص 64 در مقام بيان فصاحت امام حسين جمله هائي را كه به ابوذر فرموده نقل مي كند : " يا عماه ان الله قادر ان يغير ما قد تري ، والله كل يوم في شأن ، و قد منعك القوم دنياهم و منعتهم دينك ، و ما اغناك عما منعوك ! و ما احوجهم الي ما منعتهم فاسئل الله الصبر و النصر ، و استعذ به من الجشع و الجزع ، فان الصبر من الدين و الكرم ، و ان الجشع لا يقدم رزقا و الجزع لا يؤخر اجلا " (1) . عقاد مي گويد : و كان يومئذ في نحو الثلاثين من عمره فكأنما اودع هذه الكلمات شعار حياته كاملة منذ أدرك الدنيا الي أن فارقها في مصرع كربلا ( 2 ) . اين اشعار را به آنحضرت نسبت مي دهد :
و ايضا :
1-ترجمه : عموجان ! خداوند قادر است كه وضع كنوني را دگرگون سازد ، و خداوند هر روزي دست به كار چيزي است ، و اين قوم دنياي خود را از تو باز داشتند و تو دين خود را از آنان . راستي كه تو چه بي نيازي از آنچه تو را محروم ساختند ، و آنان چقدر به آنچه تو آنها را محروم ساختي نيازمندند . پس از خداوند صبر و ياري بخواه ، و از حرص و بي تابي به او پناه بر ، كه صبر از دين و كرم است . و نه حرص روزي را پيش اندازد و نه بي تابي اجل را به تأخير افكند . 2- ترجمه : و آنروز آنحضرت سي ساله بودند ، و گويا شعار تمام زندگي خود را از روزي كه پا به دنيا گذارد تا روزي كه در قتلگاه كربلا از دنيا مفارقت كرد در اين چند كلمه گنجانده بود . 3- [ ترجمه : با پيوستن به خالق ، از مخلوق بي نيازي جو تا با پيوستن به راستگو ، از دروغپرد از بي نياز شوي . و از فضل خداي رحمان روزي طلب ، كه جز خداوند روزي دهنده اي نيست . هر كس پندارد كه مردم وي را بي نياز توانند كرد بي شك به خداي رحمان و ثوق و اطمينان ندارد .