امام صادق(عليهالسلام) لحظهاي ساكت شد و آنگاه فرمود:
«قال اللّه تعالي: إنّ من عبادي من يتصدّق بشقّ تمرة فاُرَبّيها له... ».
سالم بن ابيحفصه هنگام بازگشت به دوستانش گفت: ما امامي را از دست داديم كه بيواسطه از پيامبر نقل ميكرد، ولي اكنون امامي بر جاي او نشسته كه بيواسطه از خدا سخن ميگويد[1]. اينان همه نگاران به مكتب نرفتهاند و ديگران كه شاگردان اين مكتب هستند، جز ورود از اين در هيچ راهي به نبوت و رسالت ندارند.
امام صادق(عليهالسلام) فرمود: «ولايتي لعلي بن أبيطالب(عليهالسلام) أحب إليّ من ولادتي منه»[2]؛ من هم فرزند و هم ولي و وارث ولايت علي(عليهالسلام) هستم، ليكن اين ولايت از آن ولادت بهتر است. من با علي هم پيوند صوري دارم و هم پيوند معنوي، ولي پيوند معنويم گرانقدرتر از پيوند صوري است. عبادت و شجاعت و مانند آن جزو فروع مقام بلند حضرت امير(عليهالسلام) است. او در مقامي است كه اوصافي چون عبادت، زهد و شجاعت در آن سطح قابل طرح نيست.
جابر از امام باقر(عليهالسلام) نقل ميكند كه امير مؤمنان(عليهالسلام) هنگام بازگشت از نهروان، در كوفه خطابهاي ايراد كرد؛ زماني كه شنيد، معاويه او را دشنام ميدهد و اصحاب او را به شهادت ميرساند. آن حضرت پس از حمد خدا و درود بر رسول اكرمصلي الله عليه و آله و سلم فرمود: اگر آيه (وأما بنعمة ربّك فحدّث)[3] در كتاب خدا وجود نداشت، فضايل خود را برنميشمردم.
[1] ـ بحارالأنوار، ج47، ص337. [2] ـ همان، ج39، ص299. [3] ـ سوره ضحي، آيه 11.