اين گروه فقراي پاكيزهاند و اين مقدار از اعلام آنها نيز امري واجب است، زيرا در جايي كه ديگران نميدانند شخص مستحق زكات است و در صورت عدم اعلام هم چيزي به او نميرسد، إظهار استحقاق واجب است.
گروه سوم كساني هستند كه هيچگاه اهل سئوال نبوده و استحقاق آنان نيز در اثر واماندگي، سالمندي و يا بيماري نيست، ولي چون عمرشان را وقف راه خدا كردهاند، قدرت كسب و تجارت ندارند، مانند رزمنده جبهه نبرد يا شاغلان به تحصيل علم يا كساني مانند اهل صفّه كه هميشه در آمادگي براي حمايت از اسلام به سر ميبرند. اين گروه از فقرا در ميان موارد مصرف صدقات، از اولويت بيشتري برخوردار هستند كه در اين آيه به آنان اشاره شده است؛ (للفقراء الذين اُحْصروا في سبيل الله لايستطيعون ضرْباً في الأرض يحْسبهم الجاهل أغنياء من التعفّف تعرفهم بسيماهم لايسئلون الناس إلْحافاً... )[1].
خداي سبحان بخل و بيماري خطرناك مال دوستي را از هر راه ممكن به ما معرفي ميكند. بدينگونه كه گاهي با جدال احسن و گاه با موعظه و زماني با برهان و گاهي از طريق تهديد يا تشويق و تحبيب، انسان را به اصلاح و درمان بيماري مال دوستي فرا ميخواند و از راههاي گوناگون تنها راه علاج را انفاق في سبيل اللّه معرفي ميكند؛ براي مثال گاهي ميفرمايد: با منع از انفاق خودتان را به خطر هلاكت نيندازيد؛ (وانفقوا في سبيل اللّه ولاتلقوا بايديكم إلي التهلكة وأحْسِنوا إنّ اللّه يحبّ المحسنين)[2].
[1] ـ سوره بقره، آيه273. [2] ـ سوره بقره، آيه195.