شمیم ولایت

عبدالله جوادی آملی

نسخه متنی -صفحه : 753/ 404
نمايش فراداده

تحمّل علوم ائمه(عليهم‌السلام)

شخصي كه گمان مي‏كرد تعارضاتي در قرآن كريم وجود دارد، بر اميرالمؤمنين(عليه‌السلام) وارد شد و سؤالات خود را با آن حضرت در ميان گذاشت. اميرالمؤمنين(عليه‌السلام) به تمام پرسش‏هاي او پاسخ داد تا به آخرين سؤال رسيد كه درباره مرگ و فرشتگان مأمور آن بود. آن‏گاه فرمود: هر صاحب علمي نمي‏تواند علم خودش را براي همه مردم تفسير كند، چون مردم داراي مراتبي هستند، برخي قوي و برخي ضعيفند.

از سوي ديگر برخي از علوم، قابل تحمل و برخي غيرقابل تحمل است، مگر آن كه خدا تحمل آن را آسان گرداند و اولياي خاص خود را به كمك و ياري ايشان وادارد. آن‏گاه به وي فرمود: همين مقدار تو را كفايت مي‏كند كه بداني خداي سبحان مُحيي و مميت است و بندگان خودش را به دست هر كس ملائكه يا غيرملائكه كه بخواهد، توفّي مي‏كند. كنايه از اين‏كه لازم نيست امثال تو دنبال ظرايف و لطايف بروند، چون ظرفيت تحمل و درك آن را ندارند[1].

گوينده‏اي كه بدون رعايت بلاغت، بيش از ظرفيت و استعداد مخاطب سخن مي‏گويد، تنها ثمره‏اش ضايع كردن وقت خود و شنونده است، چون نه مخاطب بهره‏اي از آن مي‏برد و نه خودش نسبت به آن اجر تعليم دارد. افزون بر اين، حيثيت يا حتي سرِخود و گاهي هر دو را بر باد مي‏دهد و اگر به آن روز سياه نرسد، حداقل ضامن وقت تلف‏شده مردم است.

امام صادق(عليه‌السلام) فرمود: حديث ويژه ما را حتي انبيا و فرشتگان و انسان‏هاي امتحان داده نيز تحمل نمي‏كنند. از امام هادي(عليه‌السلام) سؤال شد منظور جدّ شما از اين جمله چيست؟ آن حضرت فرمود: منظور اين است كه ما مخزن علوم و اسرار هستيم، اما ديگران مجراي آن. ما مي‏توانيم علوم را در خود نگه داريم، ولي آن‏ها قدرت نگهداري ندارند و به افراد ديگر منتقل مي‏كنند:

كَتَبتُ إلي أبي الحسن، صاحب العسكر(عليه‌السلام): جعلت فداك ما معني قول الصادق(عليه‌السلام): حديثنا لايحتمله ملك مقرب ولانبي مرسل ولامؤمن امتحن الله قلبه للإيمان؟

[1] ـ بحارالأنوار، ج90، ص141.