علي(عليهالسلام) ريشه علم
در يك تقسيمبندي كلي ميتوان مردم را به دو دسته عالِم و غيرعالم تقسيم كرد. عالِم نيز از آن جهت كه واجد كمالي از كمالات است، شقوق گوناگوني دارد كه به برخي از آنها اشاره ميشود:الف. كساني كه عالم به بعضي از امورند، ولي اصل علم و ريشه آن شمرده نميشوند، چون علم خود را از ديگران فرا گرفتهاند.ب. كساني كه نه تنها عالمند، بلكه اصل و ريشه علم نيز هستند؛ بدينمعنا كه علم از افكار و انديشه آنان ميجوشد، ليكن توان حفظ و نگهداري آن را ندارند. اينگونه افراد به چشمهاي شبيه هستند كه تا آب دارد، مجبور است بجوشد و هرچه دارد بيرون بريزد؛ مگر آنكه دهانه آن را مسدود كنند، وگرنه تا دهانهاش باز است و چيزي در درونش وجود دارد، خروش آن به گوش ميرسد.ج. كساني كه اولاً، به اسرار خلقت و آنچه ديگران نميدانند، آگاهند. ثانياً، اصل و ريشهاي هستند كه منبع جوشش چشمهسارهاي علم و حكمت بوده، سيل خروشان علم آنها عالم را فرا ميگيرد، چنانكه علي(عليهالسلام) درباره خود ميفرمايد: «ينحدر عني السيل»[1]؛ سيل علم و فضيلت از كوهسار وجود من جاري ميشود. ساير امامان معصوم(عليهمالسلام) نيز بر همين اساس سرچشمه و ريشه هر علمي هستند.[1] ـ نهجالبلاغه، خطبه 3.