بود[1]؛ حسين بن علي(عليهماالسلام) شمشير به دست ميجنگيد و ميكشت، ولي علي بن ابي طالب(عليهالسلام) حاضر شد بدون شمشير، در جاي پيغمبر گرامي اسلامصلي الله عليه و آله و سلم بخوابد و چهل مسلّح بر او بتازند كه ممكن بود او را تكه تكه كنند، در حالي كه او هيچ قدرت دفاعي نداشت.
مرگ در نگاه علي(عليهالسلام)
امير مؤمنان(عليهالسلام) در همه صحنهها، از جمله در استقبال از مرگ، داراي صلابت بود. از اينرو، فرمود: «إنّ أكرم الموت القتل والّذي نفس ابن أبي طالب بيده لألف ضربةٍ بالسيف أهون علي من ميتة علي الفراش»[2]؛ يعني مرگ درجات و مراتبي دارد كه گراميترين مرتبه آن كشته شدن در راه خداست و قسم به كسي كه جان پسر ابوطالب در دست قدرت او است، تحمّل هزار ضربه شمشير در راه خدا، برايم آسانتر از مرگ در بستر است!در جنگ صفّين گروهي عدم تعجيل آن حضرت(عليهالسلام) در شروع جنگ را بر ترس او از مرگ حمل كردند، ولي آن حضرت فرمود: «فو اللّه ما أُبالي دخلت إلي الموت أو خرج الموت إلي»[3]؛ به خدا سوگند! باك ندارم كه آگاهانه به سوي مرگ بروم و آن را در آغوش بكشم يا اينكه مرگ ناگهان به سراغ من بيايد و مرا در بر بگيرد.پس از ماجراي سقيفه، عباس عموي آن حضرت(عليهالسلام) همراه ابوسفيان به ايشان پيشنهاد بيعت دادند و آن حضرت(عليهالسلام) فرمود: شرايط به گونهاي شد كه اگر چيزي بگويم، ميگويند كه به طمع حكومت و رياست سخن گفته است و اگر سكوتكنم، ميگويند كه از ترس مرگ ساكت شده است.
[1] ـ كشف الغطاء، ص382. [2] ـ بحارالأنوار، ج97، ص40. [3] ـ نهجالبلاغه، خطبه55.