ولايت انبيا و اولياي الهي
آنچه در بحث ولايت مهم است، اثبات ولايت براي انبيا و اولياي الهي است، بدينمعنا كه آيا براي رسول خدا و ائمه هدي و مؤمنين ولايت ثابت است يا نه؟ اگر ثابت است، آيا داراي درجات و مراتب است يا خير؟ قبل از پرداختن به ولايت انبيا و اولياي الهي، طرح اين مسأله ضروري است كه اگر ولايت براي انبيا و اوليا ثابت شود چه ولايت تكويني وچه ولايت تشريعي اين ولايت نه در عرض ولايت خداوند است و نه در طول آن.دليل بر اين كه هيچ ولايتي در عرض ولايت خداوند نيست آن است كه ولايت هيچ كس ولايت اصيل و بالاستقلال نخواهد بود. از اين رو اگر ولايت غير اصيل و غير مستقل براي هر كه ثابت شود، در عرض ولايت خداوند كه اصيل و مستقل است، قرار نخواهد گرفت.اما علّت اينكه ولايت انبيا و اوليا در طول ولايت خداوند نيست، آن است كه ولايت خداوندي كه احد و صمد است، نامتناهي و خارج از حدّ و حصر است، وچون نا متناهي است به مقطع خاصّي محدود نميگردد تا از آن مقطع بهبعد نوبت به ولايت ديگري برسد. خداوند به دليل صمد بودن، خلأي براي ديگران باقي نميگذارد، چه رسد به اين كه آن غير در رتبه ثاني واقع شود. (هو الّذي في السماء إله وفي الأرض إله)[1]؛ اوست كه هم در آسمان خداوند است و هم در زمين، بدون آن كه بر حريم خداونديش از آسمان و زمين رنگي نشيند؛ به عبارت ديگر، يكي از برجستهترين اوصافي كه براي خداوند اثبات ميشود، وصف نامحدود بودن اوست كه با اثبات آن، دامن كبريايي خداي سبحان از تمامي نواقصي كه از ناحيه محدود بودن عارض ميشود، مبرّا و منزّه ميگردد.امام علي(عليهالسلام) ميفرمايد: «ومن حدّه فقد عدّه ومن عدّه فقد أبطل أزله»[2]؛
[1] ـ سوره زخرف، آيه 48. [2] ـ نهج البلاغه، خطبه 251.