انسان كامل كه خليفه خدا است، بر خاطرات خود اشراف دارد و با رياضت نفس، به وسيله تقوا، خاطرات خود را جمع ميكند؛ «هي نفسي أرُوضها بالتقوي»[1]، و چون خاطرات در كنترل او است، هر كجا بخواهد او را متوجّه كند يا متوجّه نكند، به همان شكل عمل ميكند؛ يعني اگر بخواهد حرف خدا را بشنود، صداي قاري قرآن يا سائل را ميشنود و اگر اراده كند كه امور مادي و بدني را درك نكند، تير از پاي او ميكشند، ولي متوجّه نميشود.از مطالب مذكور روشن ميشود كه شنيدن صداي سائل و اجابت خواسته او در حال نماز، با استغراق حال حضرت علي(عليهالسلام) در نماز منافات ندارد.
مظاهر ولايت خدا
گرچه براساس برخي آيات قرآن كريم خداوند كمالات را به غير خود اسناد ميدهد، ليكن براساس توحيد همان كمالات را در جاي ديگر، منحصر در خود ميداند. براي نمونه در آيه (فانّ العزّة للّه ولرسوله وللمؤمنين... )[2]، عزّت را به رسول خود و مؤمنان اسناد داده، ليكن در آيه (وللّه العزّة جميعاً)[3]، عزّت را فقط از آن خود ميداند.[1] ـ نهجالبلاغه، حكمت 45. [2] ـ سوره منافقون، آيه8. [3] ـ سوره نساء، آيه39.