وترهيباً وتخويفاً وتحذيراً فذمّها رجال غداة الندامةِ وحَمِدَها آخرون يوم القيامة ذكّرتهم الدنيا فتذكّروا وحدّثتهم فصدّقوا و وعظتهم فاتّعظوا[1].از آنچه گذشت روشن ميشود كه نشأه طبيعت براي دستيابي به تكامل ضرورت دارد و سعادت اخروي انسان را فراهم ميكند.
عبرتآموزي دنيا
خداي سبحان جهان را نيكو آفريد؛ (الذي أحسن كلّ شيء خلقه... )[2]؛ هر آنچه كه خير و نيك است، به خداي سبحان باز ميگردد. دنيا خانه خوب و عالَم زيبايي است، نسبت به كسي كه هر دو بُعد آن را بنگرد و از حوادث دنيا عبرت بگيرد، ولي درسهاي عبرتانگيز فراوانند و عبرتآموز كم، چنانكه اميرمؤمنان(عليهالسلام)ميفرمايد: «ما أكثر العبر وأقلّ الإعتبار»[3].عبرت گرفتن از تحولات و دگرگونيهاي دنيا عبادتي است كه همانند تفكر بيشترين عبادتي بود كه ابوذر را به خود مشغول ميكرد، چنانكه امام صادق(عليهالسلام) ميفرمايد: «كان أكثر عبادة أبيذر رحمةالله عليه التفكر والإعتبار»[4].در جهان بد و شرّ مطلق وجود ندارد. دنيا هم دار غرور است و مورد مذمت واقع شده است، و هم زيبايي دلپذيري دارد كه همان تغيير و دگرگوني آن است.يكسان نبودن دنيا اين درس و پيام مهم را به همراه دارد كه هر كس بايد بداند، چندروزي بيش نوبت او نيست و اين بهترين و زيباترين چهره دنياست. ممكن
نيست، انسان عاقلي كه روزانه شاهد مرگ و مرض و جابهجايي و گردش سمتها، مقامها و امكانات در دست افراد گوناگون است، فريب دنيا را بخورد.
[1] ـ نهجالبلاغه، حكمت 131. [2] ـ سوره سجده، آيه 7. [3] ـ نهجالبلاغه، حكمت 297. [4] ـ بحارالأنوار، ج22، ص431.