اسناد خلافت به خداوند - شمیم ولایت نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

شمیم ولایت - نسخه متنی

عبدالله جوادی آملی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

جناب شيخ «محمود شبستري» در اين باره در موارد مختلف از «گلشن راز»
مي‏فرمايد:




  • جهان جمله فروغ نور حق دان
    جهان انسان شد و انسان جهاني
    جهان آنِ تو و تو مانده عاجز
    جهان را سر به سر در خويش‏بيني
    هر آن‏چه آيد آخِر، پيشْ‏بيني



  • حق اندر وي زپيدايي است پنهان
    از اين پاكيزه‏تر نَبْوَد بياني
    از تو محروم‏تر كس ديده هرگز
    هر آن‏چه آيد آخِر، پيشْ‏بيني
    هر آن‏چه آيد آخِر، پيشْ‏بيني



اسناد خلافت به خداوند

گاهي عنوان «خليفه» بر خداوند سبحان اطلاق مي‏شود، مثلاً به او خليفه عَبد سالكِ صالحِ متوكّلِ گفته مي‏شود؛ نظير عنوان «مؤمن» كه هم بر خداوند اطلاق مي‏شود، هم بر بنده او.

اطلاق خليفه بر خداوند در نهج البلاغه آمده است، آن‏جا كه حضرت علي(عليه‌السلام) هنگام عزم بر سفر در نيايش خود فرمود:

اللّهم أَنت الصاحب في السفر وأَنت الخليفة في الاَهل ولايجمعهما غيرك لاَنّ المستخلف لايكون مستصحباً والمستصحب لايكون مستخلفاً[1].

يعني پروردگارا! تو در سفر همراه ما هستي و نسبت به بازماندگان از ما در وطن سرپرست هستي و جمع ميان اين دو را هيچ كس جز تو نشايد، زيرا آن كس كه به جاي انسان سرپرست بازماندگان مي‏شود، همسفر او نيست و آن‏كس كه با او همسفر است، براي سرپرستي جانشين انسان نيست.

آن‏چه اطلاق عنوان خليفه را بر خداوند پيچيده مي‏كند، اَصالت خدا و فرعيت بنده او است. بنابراين، چگونه مي‏توان تصور صحيحي براي خلافت اصل از فرع داشت.

[1] ـ نهج البلاغه، خطبه 46.

/ 753