ره نيافتن به كُنه ذات و صفات الهي - شمیم ولایت نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

شمیم ولایت - نسخه متنی

عبدالله جوادی آملی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

ره نيافتن به كُنه ذات و صفات الهي

آگاهي از عمق صفات الهي و كُنه آن امكان ندارد، زيرا نيروي فكري انسان محدود است و ذات و صفات الهي نامحدود، و عقل محدود نمي‏تواند ذات و صفت نامحدود را دريابد. هم‏چنين توان و نيروي عملي انسان محدود است و نمي‏تواند از راه عرفان به شهود و حضور ذات خدا نايل آيد. پس نه با همّت‏هاي فكري انديشمندانِ حكمت و كلام مي‏توان به ذات خدا، آن‏گونه كه هست، رسيد و نه با فطانت عارفانه افرادي كه در درياي شناخت غوّاصي مي‏كنند؛ «الّذي لا يُدركه بُعْدُ الهِمَم ولا يَناله غَوْصُ الفِطَن»[1]. از اين رو شناخت خدا همواره با اعتراف انسانْ به ناتواني همراه است؛ اعتراف به اين كه خدايا شناختيم كه نمي‏توان تو را عميقاً شناخت.

چنان كه علي(عليه‌السلام) در خطبه‏اي ديگر مي‏فرمايد:

«لا تقع الأوْهام له علي صفةٍ، و لا تُعْقَد القلوبُ منه علي كيفيّةٍ»[2]؛ نه خاطرات فكري مي‏تواند وصف خدا را آن چنان كه هست بيان كند و به او برسد، و نه دل‏ها مي‏توانند او را با كيفيتي بيابد، چون دل، شهود و كيفيّت همگي در احاطه خداست.

خداي نامحدود، هم فكر متفكّر و ذات او را در احاطه دارد، و هم بر شهود عارف، ذات او و معرفت عارفانه او محيط است. لذا نه عارف مي‏تواند به كنه ذات حق راهي شهودي بيابد و نه فيلسوف مي‏تواند به آن راه فكري داشته باشد.

[1] ـ نهج البلاغه، خطبه1.

[2] ـ همان، خطبه 58.

/ 753