به مسأله ترس از خدا، در بامداد رسالت آن حضرت از بشارت سخني نيست، بلكه صلاي وحي در بامداد رسالت با انذار آغاز ميشود؛ (يا أيّها المدّثّر * قُم فأنذر)[1]، زيرا هراس از خداي سبحان عين سرور است و ترس از حضرتشْ عين اميد.پس سهم مهمّ رسالت پيامبرصلي الله عليه و آله و سلم در انذار مردم است، زيرا امّتِ خداترس از هيچ فرد يا ملّتي نميهراسد و از حوادث خطرناك روي بر نميتابد. لذا هم در دنيا از بردگي ديگران رهاست و هم در قيامت از عذاب الهي آزاد است، ولي ملّت تبهكارِ بي پرواي از خدا، به جهت ارتكاب معاصي گرفتار ترس از سلطان زورگو خواهد شد. در نتيجه به ذلّت و بردگي تن ميدهد، چنان كه از امام صادق(عليهالسلام) رسيده است: «إنّ أحدَكم ليُكثر به الخوفُ من السلطان وما ذلك إلاّ بالذنوب فتوقّوها ما استطعتم ولا تمادوا فيها»[2]؛ برخي از شماها از سلطان به شدت ميترسند! علت آن جز گناه چيز ديگري نيست، پس تا ميتوانيد از گناه پرهيز كنيد و بر آن اصرار نورزيد.
محور رسالت دانشمندان
سرلوحه رسالت دانشمندان دين نيز ترساندن مردم از خداوند عزّ وجل است، گرچه تعليم احكام و تبليغ پيامهاي خداوندي از وظايف رسمي آنان است، زيرا قرآن كريم هدف هجرت به حوزههاي علميّه و فراگيري علوم الهي را تبليغ پيام و تعليم احكام، يا تأليف كتاب و ايراد خطابه و... نميداند، بلكه مقصود نهايي هجرت را انذار مردم شمرده است: (فلولا نفر من كلّ فرقةٍ منهم طائفة ليتفقّهوا في الدين وليُنذروا قومهم إذا رجعوا إليهم لعلّهم يَحذرون)[3]؛ يعني هدف اصلي از تفقه در دين ترساندن مردماست، چنانكه حضور مردم و آشنايي آنان به احكام يا حكمتهاي ديني نيز براي بر حذر بودن و پذيرش انذار در پرهيز از هرگونه تبهكاري است.
[1] ـ سوره مدّثر، آيات 21. [2] ـ اصول كافي، ج2، ص275. [3] ـ سوره توبه، آيه 221.