توجيه مقبول
«قصد تعليم داشتن در اينگونه از ادعيه» كه گاهي از جانب علماي شيعه نيز مطرح ميشود، جواب قانع كنندهاي نيست كه بتوان با تكيه بر آن حلّ اشكال كرد[1]. بهتر است كه در جواب اينگونه بگوييم:1. استغفاري كه در اين ادعيه مطرح است، استغفار دفعي است؛ يعني استغفاري كه مانع عروض غفلت و گناه ميشود، نه استغفار رفعي كه براي از ميان برداشتن و زايل كردن گناه و خطاي موجود است، مَثَل آنان مَثَل كسي است كه پارچهاي بر روي آينه شفاف آويزان ميكند تا غبار بر چهره آن ننشيند، نه مانند كسي كه بر روي آينه غبار گرفتهاش دستمال ميكشد تا غبارروبي كند!2. جواب ديگري كه صاحب كشف الغمّه نيز گفته[2]، اين است كه:آن ذوات مقدّس، هميشه و با تمام وجود متوجّه باري تعالي بوده، قلب آنان مالامال از عشق به او است و پيوسته مراقب اين توجّه و عشق هستند. عبادت و توجّه آنها مانند كسي است كه خدا را ميبيند و متوجّه اين نكته است كه خدا نظارهگر اعمال آنهاست؛ «اُعبد الله كأنّك تراه فإن لم تكن تراه فإنّه يراك»[3].[1] ـ مؤلّف كتاب كشف الغمّه ميگويد: در ادعيه امام كاظم(عليهالسلام) كه در سجده ميگفت: «ربّ عصيتك بلساني... وعصيتك ببصري... وعصيتك بسمعي... وعصيتك بيدي... وعصيتك بفرجي... وعصيتك برِجلي... وعصيتك بجميع جوارحي... »، ميانديشيدم كه چگونه با قول شيعه مبني بر عصمت ائمّه(عليهمالسلام) سازگار است. با عالم جليل القدر، مرحوم سيد ابن طاوس مطرح كردم، در جوابم گفت: اين تعبيرات را جهت تعليم مردم به كار ميبردند، ليكن با خودم فكر ميكردم كه آن حضرت اين جملات را در سجدههاي شبانهاش ميگفت و كسي با او نبود تا ياد بگيرد... بعد از آن به ذهنم رسيد كه امام(عليهالسلام) از روي تواضع چنين كلماتي را ميگفت... تا اينكه خدا مرا به معناي اين جملات هدايت كرد. آنگاه در تشريح آن جواب مطالبي را بيان كرده كه در متن بدان اشاره ميشود. [2] ـ بحارالأنوار، ج52، ص402. [3] ـ همان، ج96، ص972. آنگونه خدا را عبادت كن كه گويا او را ميبين،؛ زيرا اگر تو او را نميبيني، او تو را ميبيند. بزرگان اهل معرفت از اين مقام به مقام احسان تعبير ميكنند.