برترين حامي وحدت
كسي براي امامت شايستهتر از علي(عليهالسلام) نبود، چنانكه در خطبه معروف شقشقيّهفرمود: من محور سنگ آسياي حكومت هستم؛ «وإنه ليعلم أنّ محلّي منها محلّ القطب من الرّحا»[1]. اما وقتي او را خانهنشين و از خلافت و امامت محروم كردند، هيچ كسي به اندازه او داعي وحدت نداشت، چنانكه در نامهاي براي ابوموسي نوشت: «وليس رجل فاعلم أحرص علي جماعة أمّة محمّدصلي الله عليه و آله و سلم وألفتها منّي»[2]؛ هيچ كسي به اندازه من حامي وحدت و همدلي امّت پيامبرصلي الله عليه و آله و سلم نبود. او ميدانست كه اسلام در خطر است و هيچ كسي به اندازه او مردم را به وحدت دعوت نكرد. اگر دشمن تهاجم ميكرد از اسلام و مسلماني نشاني نميماند. امروز هم چنين است، اگر استكبار جهاني پيروز شود، اوّلين خطر اين است كه مشهد و قم چون بقيع خواهد شد؛ نه ولايت ميماند، نه رسالت.قبل از پيروزي انقلاب نام مبارك ائمّه(عليهمالسلام) در حسينيهها و تكايا و در بين سالمندان مطرح بود، ولي اكنون در جايجاي ايران اسلامي نام و ياد و رهنمودهاي آنان حاكم است. كشور و نظام ما به اين خاندان بسته است و با ولايت اداره ميشود؛ مردم به عشق شهادت و حشر با شهيدان كربلا شهيد ميدهند. آنان جز براي سالار شهيدان شهيد نمي دهند. كشور و نظام اسلامي ما را در خطرها از جمله جنگ تحميلي حسينبنعلي(عليهالسلام) حفظ كرد. رزمندگان ما به عشق اين خاندان دست به سلاح بردند و براي اين كه با اين خاندان پيوند ناگسستني برقرار كنند، عازم جبههها شدند و انگيزه ديگري نداشتند.
[1] ـ نهجالبلاغه، خطبه 3. [2] ـ همان، نامه 78.