احتمالي معقول
ظهور پيامبر اكرمصلي الله عليه و آله و سلم و اعلام رسمي و علني دعوت او در محيط جزيرة العرب، واكنشهاي متفاوتي را به همراه داشت. برخي از انسانهاي پاك باخته با كمال صفا و صميميت و از اعماق قلب به آن حضرت ايمان آوردند. برخي با اظهار ايمان ظاهري و زباني كفرشان را مستور كردند و گروه سوم افراد لجوج، عنود و حقودي بودند كه نه تنها ايمان نميآوردند، بلكه خار راه ديگران بوده، مانع ايمان آوردن آنان ميشدند؛ (وهُم ينهوْن عنْه و ينئوْن عنه)[1].اين گروه در راستاي اهداف شوم خود در كنار اذيت و آزار مسلمانان، مانع تراشي براي پيغمبر اكرمصلي الله عليه و آله و سلم و سنگاندازي در مسير دعوت او نيز ميكردند و با تمام توان سعي داشتند، فعاليتهاي تبليغي آن حضرت را خنثي و بياثر كنند و حتي براي نابودي مرام و آيين او نقشهها ميكشيدند. استهزاها، تمسخرها، طعنه و زخمزبانها، شاعر و ديوانه خواندن آن حضرت، وعده و وعيدها، تهديدها و تطميعها، محاصره اقتصادي و اجتماعي و تبعيد به شعب ابوطالب، سنگ زدن، شكمبه شتر بر سر آن حضرت ريختن و... و بالاخره مجبور كردن آن حضرت بههجرت شبانه از مكه به مدينه بخشي از برنامههاي آنان پيش از هجرت بود.
[1] ـ سوره انعام، آيه 26. كافران، ديگران را از نزديك شدن به حق نهي ميكنند و خودشان نيز از حق دوري ميگزينند.