دنيا بازيچه و سرگرمي
از بهترين راههايي كه قرآن كريم براي تهذيب دل به انسان ارايه ميدهد، پرهيز ازبازي و بازيگري و بازيچه است. افزون بر آن، براي معرفي مصداق نيز دنيا را بازيچه معرفي ميكند؛ (إنّما الحيوة الدنيا لعب و لهو... )[1]. از ضميمه اين دو اصل به يكديگر به دست ميآيد كه توفيق نزاهت روح وتزكيه نفس و سپس سير به سوي خدا نصيب اهل دنيا نميشود و ممكن نيست كه اهل دنيا مهذّب يا مهذب دنيازده باشند.قرآن دنيا را «بازيچه» معرفي ميكند و در سخنان معصومين، به ويژه حضرت علي(عليهالسلام) آمده كه دنيا سرگرمي است و شيطان و نفس امّاره ميكوشند تا انسان را به دنيا سرگرم كنند. اميرالمؤمنين(عليهالسلام) در يكي از نامههاي خود مينويسد: «فإنّ الدنيا مشغلة عن غيرها»[2]؛ دنيا انسان را از غير دنيا باز ميدارد. اصولاً هر آنچه انسان را از غير دنيا (خدا) باز دارد، بازيچه است.نشانه بازيچه و سرگرمي بودن دنيا آن است كه اگر كسي به آن مبتلا شود، به آن عادت ميكند و زمامش به دست آن وسيله سرگرمي ميافتد و در نتيجه اين سرگرمي تا او را فرسوده و خسته نكند و از پا درنياورد، رهايش نميكند. بازيگري نيز چنين است؛ يعني بازي، بازيگر را به بازي ميگيرد و او را به خود مشغول و سرگرم ميكند و تا او را خسته نكند، وي را رها نميسازد، چنان كه مواد مخدّر بر فرد معتاد تسلط دارد و او زير سلطه اعتياد است. اگر كسي گرفتار دنيا و زرق و برق، مقام، القاب، پست و ميز شود، اين عناوين او را به بازي ميگيرند و وي را ميخندانند ياميگريانند و نيز او را عصباني ميكنند يا راضي نگهميدارند.
[1] ـ سوره محمد، آيه 36. [2] ـ نهجالبلاغه، نامه 49.