ميكنند كه ارواحشان به جهان بالا پيوند دارد. آنها خلفاي الهي در زمين هستند و دعوت كنندگان به دين خدا. آه آه! چقدر اشتياق ديدار آنها را دارم.
منظور از خلافت انسان در زمين اين نيست كه قلمرو خلافت او محدوده زمين است، بلكه مراد آن است كه منطقه خلافت او بسيار وسيع است، ليكن وجود مُلكي و عنصري او در زمين به سر ميبرد.
انسان كامل، قرآن ناطق
حضرت علي(عليهالسلام) از خود به نام خليفةالله و ولي الله ياد ميكند، چنان كه در بخشنامههاي رسمي خود كه براي كارگزاران امور مالي و صدقات نوشته است، چنين مرقوم فرمود: «ثمّ تقول: عباد الله! أَرسلني إِليكم ولي الله وخليفته... »[1]؛ سپس ميگويي: اي بندگان خدا! ولي خدا و جانشين او مرا به سوي شما فرستاد....نيز آن حضرت(عليهالسلام) درباره انسان كامل كه اين عنوانْ قابل اِنطباق بر حضرت مهدي (ارواحنا فداه) است، چنين فرمود: «بقيّة من بقايا حجّته، خليفة من خلائف أَنبيائه»[2]؛ بازماندهاياز بقايايحجّت خداست و جانشيني از جانشيان انبياي او است.بنابراين، جهان بيروني كتابي صامِت است و جهان دروني، يعني انسان كامل و خليفه الهي كتابي است ناطق. قرآنِ تدويني رموز جهان بيرون را در خود دارد و انسان كامل همه آنها را در نهان و نهاد خويش مشهود مييابد.[1] ـ نهج البلاغه، نامه 25. [2] ـ همان، خطبه 182.