مظهريت انسان
بر اساس اين نظر، انسان مظهر ذاتي است كه جامع همه كمالات است، وقتي كه انسان مظهر ذات جامع همه كمالات باشد، معناي انحصار ولايت در ذات مقدس خداي سبحان به وضوح روشن ميشود. زيرا اگر كسي بر اساس آيه شريفه (فَاللّه هُوَ الوَلِي)[1] يا (هُوَ الوَلِي الحَميدُ)[2] پذيرفت كه ولي مطلق خدا است، هرگز نميتواند براي خود يا ديگري در گوشهاي از جهان امكان ولايت قائل شود.بنابراين كسي كه ميگويد: من بر قواي ادراكي و تحريكي خود ولايت دارم و يا ميگويد: بسي رنج بردم و خود تحصيل علم نمودم، چنين شخصي هنوز در خم كوچههاي اوليه معرفت مانده، و به توحيد حقيقي ره نبرده است. آن كسي مراحل توحيد افعالي را به خوبي پيموده است كه بيابد انسان در تمام شئون، مرآت حق و مظهر كمال مطلق و آيت «هو الولي» است.اگر صورت مرآتيه بخواهد سخن بگويد، ميگويد: من آيت و مظهر صاحب صورتم، از اينرو انسان كاملي كه اين معارف براي او حل شده است مي گويد: من مظهر «هو الولي» هستم؛ يعني كار را ديگري ميكند و من فقط نشانه اويم و نشان ميدهم كه اين كار را او انجام داده است. اگر معرفت به اينجا رسيد، انسان نه تنها درباره سمع و بصر ميگويد: (أَمَّنْ يَمْلِكُ السَّمْعَ وَالأبصارَ)؛[1] ـ سوره شوري، آيه 9. [2] ـ سوره شوري، آيه 28.