ياد مرگ - شمیم ولایت نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

شمیم ولایت - نسخه متنی

عبدالله جوادی آملی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

علي(عليه‌السلام) دليل ملال‏آور نبودن حيات را اين دانسته كه انسان در مرگ آسايش نمي‏بيند: «فإنّه لا يجد له في الموت راحةً».

آن حضرت در ادامه مي‏فرمايد: «وإنّما ذلك بمنزلة الحكمة الّتي هي حياة للقلب الميّت»[1]؛ حيات ظاهري به منزله حكمت است كه قلب حكيم را زنده مي‏دارد.

علي (عليه‌السلام) جان آگاه را زنده مي‏داند و حيات ظاهري را به حيات معنوي تنظير مي‏كند، و براي آن‏كه ثابت كند كه عده‏اي مرده‏اند، مي‏فرمايد: اينان به موت جسدشان خيلي اعتنا دارند، ولي به مرگ قلب خود بي توجه هستند[2]، در حالي كه مرگ دل مهم‏تر از مرگ بدن است، چون دلي كه بميرد، از سعادت ابد محروم است، ولي اگر جسم بميرد و حيات ظاهري را رها كند، چنان‏كه بايد رها كند، هرگز ناكامي در بين نيست، زيرا از عالمي به عالم ديگر منتقل مي‏شود.

ياد مرگ

امير مؤمنان(عليه‌السلام) مي‏فرمايد: با نام و ياد مرگ خوي سركشي، تكبر، غرور و خود خواهي را در هم بشكن و خود را متواضع كن؛ «وذَ لِّلْه بذِكر الموت».




  • تواضع است دليل رسيدن به كمال
    كه چون سوار به مقصد رسد پياده شود



  • كه چون سوار به مقصد رسد پياده شود
    كه چون سوار به مقصد رسد پياده شود



انساني كه سواره مي‏رود، هنوز به مقصد نرسيده و انسان به مقصود رسيده، پياده و متواضع است، انسان كامل نرم و معتدل است.

[1] ـ نهج‏البلاغه، خطبه 133.

[2] ـ همان، خطبه 230.

/ 753