انتظار از معصومان(عليهمالسلام)
آن چه از معصومان(عليهمالسلام) متوقّع است، دو نكته محوري است؛ يكي راجع به اسرار و ملاحم و غيوب كه خارج از قلمرو تكليف عمومي است و فقط براي خواص جنبه كمالي دارد، و ديگري تبيين قيد يا خصوصيّت يا قرينه و مانند آن است كه در تتميم نصاب حجيّت ظواهر قرآن سهم به سزايي دارند؛ يعني آن چه گروه سوم با استنطاق و استظهار قرآني به دست آوردهاند، به انضمام آن چه از معصومان(عليهمالسلام) در زمينه تخصيص يا تقييد عموم يا اطلاق محتواي قرآني نقل شده، به نصاب حجّت ميرسد و قرآن كريم در اين دو نكته محوري، گرچه نسبت به اولياي معصوم(عليهمالسلام) ناطق است، نسبت به گروه سوم از گروههاي سهگانه گذشته كه همان مجتهدان صاحبنظر و مفسّرانِ صائب رأي هستند، صامت است.از اين رو، حضرت اميرالمؤمنين(عليهالسلام) در مقام تحدّي و مبارزهطلبي چنين فرمود: «فاستنطقوه ولَن ينطق ولكن أُخبركم عنه»[1]؛ او (قرآن) را به سخن آريد و هرگز سخن نميگويد، ولي من از جانب او شما را آگاه ميسازم.[1] ـ نهج البلاغه، خطبه 158.