سعد بن ابي وقاص از پدرش نقل كرده است: وقتي آيه مباهله نازل شد، پيامبر علي، فاطمه، حسن و حسين را خواند و آنگاه گفت: خدايا! اهل من اينها هستند؛ لما نزلت هذه الآية (تعالوْا ندْع أبنأنا وأبناءكم ونساءنا ونساءكم) الآية دعا رسول اللهصلي الله عليه و آله و سلم عليّاً وفاطمة وحسناً وحسيناً فقال: «اللهمّ هؤلاء أهلي»[1].بنابراين، ميتوان گفت كه اگر واقعاً كسان ديگري نيز جزو (أهلالبيت) بودند، رسول اكرمصلي الله عليه و آله و سلم آنان را نيز حاضر ميكرد، چون حداقل نُه نفر را بايد ميآورد. از اين رو نياوردن ديگران به ميدان مباهله، نشان ميدهد كه ديگران مصداق (أهلالبيت) (به مفهومي كه در اين آيه مطرح است) نبودهاند.از آنچه گذشت، مخصوصاً با توجّه به راه ندادن امّ سلمه، ميتوان نتيجه گرفت كه مراد از بيت كه همراه با «ال» آمده، بيت ديگري غير از بيت سكونت است، و آن بيتي است كه معهود و شناخته شده بين خدا و پيامبر اوصلي الله عليه و آله و سلم بود و پيامبر اصرار داشت تا اين بيت معهود بين خود و خدا را معمور نگهدارد و آن را همواره معرفي كند و چه بسا مراد از آن همان كسا و عبايي باشد كه همانند سقفي خمسه طيبه را كه از نظر روحي داراي سنخيت ويژهاي بودند، زير خود جمع كرده بود.
غبار تعصّب
دقت در شيوههاي اعمال شده از سوي رسول اكرمصلي الله عليه و آله و سلم، يعني تلاوت آيه بر در خانه فاطمه(سلاماللهعليها) هنگامي كه مسلمانان براي اداي نماز در مسجد اجتماع ميكردند، جمع كردن افراد محدود و معدودي زيرعبا و معرفي آنان به عنوان اهلبيت كه ظاهراً به طور مكرر واقع شد با ظرافتهايي كه در آن به كار برد، نظير جمعكردن اطراف عبا، كشيدن آن از دست امسلمه و...
[1] ـ سنن ترمذي، ج 5، ص6، كتاب التفسير، باب 1، سوره آلعمران. مسلسل 3010.