معيار برتري
صاحبان اين اقوال، ملاك ارزش را ولادت، قرابت و خويشاوندي قرار دادهاند، در حالي كه ولادت از هاشم، قرابت و خويشاوندي داشتن با رسول اكرمصلي الله عليه و آله و سلم، هر چند افتخاري بزرگ است، ليكن بزرگتر از آن و ملاك فضيلت و برتري مقام شامخ ولايت است، نه ولادت. معيار، صلاحيت است، نه قرابت.شاهد آن كه قرآن كريم عموي پيامبر اكرمصلي الله عليه و آله و سلم را به بدترين صورت مورد سرزنش و شماتت قرار داده، ميگويد: (تبّت يدا أبي لهبٍ و تبّ... )[1]، و فرزند نوح را عملي غير صالح معرفي كرده، ميفرمايد: او از «اهل» نوح نيست؛ (قال يا نوح إنه ليس من أهلك إنه عمل غير صالح)[2]، و همسر نوح و همسر لوط را مَثَل و الگوي كافران و خائن به بيت نبوت معرفي كرده است؛ (ضرب الله مثلاً للذين كفروا امرأة نُوحٍ وامرأة لُوط كانتا تحت عبدين من عبادنا صالحين فخانتاهما فلم يغنيا عنهما من الله شيئاً و قيل ادْخُلا النار مع الداخلين)[3]. روشن است كه انسان جهنمي و خائن به بيت نبوت كه الگو و نمونه كافران است، نميتواند اهل آن بيت باشد، هر چند كه همسر و شريك زندگي وي محسوب شود[4].[1] ـ سوره مسد، آيه 1. دستهاي ابو لهب بريده و مرگ بر او باد. [2] ـ سوره هود، آيه 46. [3] ـ سوره تحريم، آيه 10. خداوند براي كساني كه كفر پيشه كردند، مَثَل به همسر نوح و همسر لوط ميزند كه تحت سرپرستي دو بنده صالح از بندگان ما بودند، ليكن به آنها خيانت كردند. در نتيجه در برابر عذاب الهي، پيوند با آن دو پيامبر بزرگ سودي به حالشان نداشت و به آنها گفته شد: همراه ساير جهنّميها وارد دوزخ شويد. [4] ـ بدين ترتيب استثنا در آياتي كه ذكر ميشود، استثناي منقطع است: «فأسربأهلك بِقِطْعٍ من اليل ولايلتفت منكم أحد إلّا امْرأتك»؛(اي لوط!) شب هنگام اهل خود را حركت ده و هيچ كس از شما به پشت سر خود التفات نكند، مگر همسرت (سوره هود، آيه 81)، «فاسْلُك فيها من كلٍ زوجين اثنين و أهْلك إلّا من سبق عليه القوْل منهم»؛ (اي نوح!) پس از هر نوع حيوان يك جفت و اهلت جز آن كه حكم عذاب او قطعي شده را در كشتي سوار كن (سوره مؤمنون، آيه 27.)، «لَنُنجّينّه وأهله إلّا امْرأته»؛ بيترديد لوط و اهلش جز همسر او را نجات خواهيم داد (سوره عنكبوت، آيه 32)، «إنامنجّوك وأهلك إلا امرأتك»؛ ما تو و اهلت جز همسرت را نجات خواهيم داد (سوره عنكبوت، آيه 33) و نظاير آن. معناي استثناي منقطع آن است كه مشمول بودن اين افراد از جهت لفظي است، وگرنه از جهت معنا از ابتدا، داخل در عنوان «اهل» نبودند و تنها از آن جهت كه ممكن بود كسي خيال كند، آنها داخل هستند، تذكر داده كه جزو اين گروه نيستند.