المسموع إذا لم يكنِ المطبوع»[1].دانش دو قسمت است: بخشي از بيرون ميآيد و بخشي از درون ميجوشد و تا انسان از درون عالم نباشد، علم بيروني نافع نيست. تا زماني كه علم در جان انسان شكوفا نباشد و نور نتابد، مكتب رفتن و در محضر استاد نشستن و كتاب خواندن وسخن آموختن سودي ندارد، بلكه افزودن حجابي بر حجاب است.تا هنگامي كه از فطرت و درون دانشي نجوشد و پرتو هوشياري نتابد، علم بيروني در سير انسان به جهان سرمد سودي ندارد. او بايد بداند كه موجود سرمدي است و حجابِ علم بدون عمل، مانع از ديدن جهان سرمد و فراهم كردن توشه آن است.
حكمت مايه حيات دل
اميرمؤمنان(عليهالسلام) ما را به آموختن حكمت و آشناشدن و فراهم كردن آن تشويق كرده و حكمت را مايه حيات دل ميداند.از نظر علي(عليهالسلام) فقط حكيم زنده است. البته مراد آن حضرت، صرفاً علم به اين مسائل نيست، بلكه علم با عمل منظور است، زيرا همان گونه كه گذشت، علم بدون عمل جهل است.علي(عليهالسلام) حيات ظاهري را به حكمت كه حيات باطني است، تشبيه كرده، ميفرمايد: «واعلموا أنّه ليس من شيءٍ إلاّ ويكاد صاحبه أن يَشبع منه ويَمُلُّهُ إلاّ الحياة»؛ بدانيد كه چيزي نيست، جز آنكه صاحبش از تكرّر و دوام آن احساس خستگي ميكند، مگر حيات. ممكن است كسي با مشاهده رويدادهاي اندوهبار و سوانح غمبار خسته شود،ولي اين حيات نيست كه براي او ملال آور شده، بلكه رويدادهاي ناگوار ملال آور است.
[1] ـ نهجالبلاغه، حكمت 338.