شاهد مُلك و ملكوت - شمیم ولایت نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

شمیم ولایت - نسخه متنی

عبدالله جوادی آملی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

شاهد مُلك و ملكوت

اميرالمؤمنين(عليه‌السلام) در خطبه قاصعه مي‏فرمايد:

هر ساله رسول خدا به غار حرا مجاور
مي‏شد و تنها من او را مشاهده مي‏كردم و كسي جز من او را نمي‏ديد. من نور وحي و رسالت را مشاهده مي‏كردم و نسيم نبوّت را استشمام مي‏نمودم و هنگامي كه وحي بر پيامبر اكرم‏صلي الله عليه و آله و سلم نازل شد، صداي ناله شيطان را شنيدم. از رسول خداصلي الله عليه و آله و سلم پرسيدم: اين ناله چيست؟

فرمود: اين ناله يأس شيطان است كه با آمدن وحي نااميد شده است. ديگر در اين سرزمين جاي شيطنت نيست. آنگاه پيامبر اكرم‏صلي الله عليه و آله و سلم به علي(عليه‌السلام) فرمود: هر چه را من مي‏شنوم، تو مي‏شنوي و هرچه را من مي‏بينم، تو مي‏بيني. فرق من و تو اين است كه تو پيامبر نيستي، بلكه وزير پيامبري؛ «...ولقد كان يجاور في كلّ سنة بحراء فأراه ولايراهُ غيري،أري نور الوحي والرّسالة وأشُمُّ ريح النّبوّة ولقد سمعت رَنَّة الشّيطان حين نزل الوحي عليه‏صلي الله عليه و آله و سلم فقلت: يا رسول اللّه ما هذه الرّنّة؟ فقال: هذا الشيطان قد أيس من عبادته. إنّك تسمع ما أسمع، وتري ما أري إلاّ أنّك لست بنبيٍّ ولكنّك لوزير وإنّك لعلي خير»[1].

امام علي(عليه‌السلام) شيطان را مي‏شناسد و ناله وي را مي‏شنود و فرشته هاتف را نيز مي‏شناسد. بنابراين هم پيغمبر او را اهل ملكوت معرّفي كرد و هم خودش فرمود: من صداي شيطان و فرشتگان را مي‏شنوم.

آن حضرت فرمود: من متصدي غسل بدن مطهر پيامبرصلي الله عليه و آله و سلم بودم و در اين كار فرشتگان مرا ياري مي‏كردند... گوش من از صداي آهسته آنان كه بر آن حضرت نماز مي‏خواندند، تهي نمي‏شد، تا آنگاه كه او را در ضريح خود به خاك سپرديم؛ «ولقد وُلّيت غسله‏صلي الله عليه و آله و سلم والملائكة أعواني... وما فارقتْ سمعي هينمةً منهم يصلّون عليه حتي واريناه في ضريحه»[2]. او صداي دوست و دشمن را مي‏شناخت.

[1] ـ نهج‏البلاغه، خطبه192.

[2] ـ همان، خطبه 197.

/ 753