غواصان درياي شهود، از پي بردن به كمال هستياش كوتاه و راه اكتناه او، هم از راه فكر و هم از طريق دل مسدود است؛ «الذي لا يدركه بُعد الهِمم ولايناله غوص الفطن»[1].
تعريف صفات ذات
«صفات ذات» اوصافي است كه در رابطه با خود خدا در نظر گرفته ميشود و براي اتّصاف او به آن صفات، نياز به لحاظ چيزي جز ذات او نيست؛ يعني اگر موجودي جز ذات اقدس خدا موجود نباشد، باز ميتوان او را به اين صفات متصف كرد، براي مثال ميتوان گفت: او حي، عالم، قادر، سميع، بصير و... است.ريشه و اساس صفات ذات سه تا است: حيات، علم و قدرت. گرچه با تحليل دقيق ميتوان علم و قدرت را به حيات استناد داد و آن را مبدأ علم و قدرت دانست. از اينرو، از حيات به «أُمّ الأسماء» ياد ميشود. بنابراين، صفات ديگري نيز كه به نام صفات ذات مطرح ميشوند، به يكي از صفات اصلي بازميگردند.
صفات ذات عين يكديگر و نيز عين ذات هستند و تغايري با آن ندارند، بلكه تغاير آنها فقط در مفهوم است، نه در مصداق.
تعريف صفات فعل
«صفات فعل» اوصافي است كه از فعل خدا، يعني موجودات ممكن (مانند انسان، فرشته، حيوان، جماد و...) انتزاع ميشود، نه از ذات. از اينرو، صفت فعل رابطه خدا را با جهان خلقت بيان ميكند و تا چيزي غير از ذات خدا فرض نشود، واجب تعالي به آن صفات متصف نميگردد.[1] ـ نهجالبلاغه، خطبه1.