حالكه ولايت و قرب بايد ازطرف انسان آغازشود و وصولبه آن براي انسان ممكن است،بايد ملاحظه شود كه چهچيزهايي موجب ميشودكه انسان به ولايتنائل شود.
معرفت و اخلاص
مهمترين عاملي كه به منزله فريضه نيل انسان به مقام ولايت نقش ايفا ميكند، مسأله معرفت و اخلاصِ در عمل است. اگر انسان به معرفت دست يافت و از اخلاص در عمل برخوردار بود، به ولايت ميرسد و ولي ميشود.سرّ اينكه معرفت و اخلاص در عمل از فرائض سلوك نيل به مقام ولايت است، آن است كه انسان داراي دو شأن است، يكي عقل نظري كه با آن درستي و نادرستي قضايا را تشخيص ميدهد و ديگري عقل عملي كه به وسيله آن هرچه را كه بايد انجام دهد، امتثال و هرچه را كه بايد از آن اجتناب كند و مرتكب آن نشود، از آن دوري ميكند و چون كمال عقل نظري در شناخت خداوند و كمال عقل عملي در اخلاص عمل براي خدا است از اينرو، اين دو از فرائضِ سلوك به مقامِ ولايت محسوب ميشود.[1] ـ توحيد، باب ثواب الموحدين، ح23، ص25.