هدف آفرينش جهان - شمیم ولایت نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

شمیم ولایت - نسخه متنی

عبدالله جوادی آملی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

2. خداوند حكيم است. از اين‏رو، هيچ كاري بي‏حكمت، بي‏هدف، بي‏منفعت، بي‏مصلحت و... از وي صادر نمي‏شود؛ يعني تمام كارهاي او حكمت و ثمره سودمند دارد كه آن ثمر بر همان فعل مترتّب است و فعل خدا كه موجود ممكن است به كمال لايق خود مي‏رسد.

قرآن حكيم در اين‏باره دو مطلب اساسي را ارائه كرده است؛ يكي بيان هدف قرآن تكويني كه همان نظام هدفمند آدم و عالَم است و ديگر بي‏نيازي محض خداوند. اكنون به اين دو مطلب اشاره مي‏نماييم.

هدف آفرينش جهان

درباره مطلب يكم، قرآن كريم هدف آفرينش نظام كيهاني را از يك سو معرفت توحيدي انسان مي‏داند؛ (الله الّذي خلق سبع سموات ومن الاَرض مثلهنّ يَتنَزَّلُ الاَمْرُ بَيْنَهُنَّ لتعلموا أَنّ الله علي كلّ شي‏ء قدير وأَنّ الله قد أَحاط بكلّ شي‏ء علماً)[1]، و از سوي ديگر عبادت خالص انسان را هدف خلقت وي اعلام مي‏دارد؛ (ما خلقت الجن والاِنس إِلاّ لِيَعْبدون)[2].

در آيه نخست هدفِ عقلِ نظري و جنبه دانشي انسان ملحوظ است، ولي در آيه دوم هدفِ عقلِ عملي و جنبه ارزشي او لحاظ شده است تا كمال انسان در پرتو علم صائب و عمل صالح تأمين شود.

مطلب دوم، غناي ذاتي خداوند است. خداوند بي‏نياز از هر موجود و هر ثمري است كه بر وجود امكاني مترتّب است، چنان كه مي‏فرمايد: (وقال موسي إِن تكفروا أَنتم ومن في الاَرض جميعاً فإِنّ الله لغني حميدٌ)[3]؛ يعني كفر اعتقادي جامعه ملحد
كه به نقص عقل نظري و دانشي آنان بر مي‏گردد، و كفر عملي آن‏ها كه به نبود عقل عملي و ارزشي آن‏ها مرتبط است، هيچ گزندي به خداوند غني محض وارد نمي‏كند.

پس، اگر انسان معرفت و عبادت خالص را طلب نكند، هرگز نمي‏توان گفت كه خداوند از نيل به هدف خود محروم مي‏شود و از اين جهت كمال نخواهد داشت، بلكه بايد گفت كه انسان در اثر بدي رفتار خويش به كمال متوقّع خود نايل نمي‏آيد.

[1] ـ سوره طلاق، آيه 12.

[2] ـ سوره ذاريات، آيه 56.

[3] ـ سوره ابراهيم، آيه 8.

/ 753