آنچه متعلق به اوست، رفتني؛ (ما عندكم ينفد وما عندالله باقٍ... )[1].از اينرو، خداي سبحان عاقلان را به آخرت ترغيب كرده و فرموده است: (وما الحيوة الدنيا إلّالعب ولهو وللدار الاخرة خير للذين يتّقون أفلا تعقلون)[2]؛ دنيا با همه زرق و برقش جز بازيچه چيز ديگري نيست. بازي مخصوص كودكان است، امّا برخي خُلق و خوي كودكي را تا سنين سالمندي حفظ ميكنند و اگر به هشتاد سالگي هم رسيده باشند، در حقيقت كودكي هشتادسالهاند؛ يعني هشتاد سال بازي كردهاند.در گذر از كوي و برزن وقتي كودكان و نوسالاني را سرگرم خاكبازي يا سنگبازي ميبينيم، به كارشان لبخندي ميزنيم كه چه ميكنند، زيرا در پايان روز سنگها را در كنار كوچه رها ميكنند و دست و دامن را ميتكانند و با دست خالي و بدني خسته از بازي به منزل ميروند. عدهاي نيز از بالا به حال ما مينگرند و به كار ما لبخند ميزنند كه اينها براي ميز، پست و مقام چه ميكنند. در اواخر عمر، روز بازنشستگي و درماندگي، بايد ميزها و پستها را رها كنند و فرسوده بازنشست شوند.
عطشآفريني دنيا
انسان تشنه هنگامي كه آب زلال و گوارا مينوشد، بر آن مسلط است و آن را جذب، هضم و تبديل ميكند، ولي اگر آب شور بنوشد، گرفتار آن آب شور خواهد شد؛ چون چنين آبي در حقيقت دستگاه گوارش او را در اختيار ميگيرد و بر عطش وي ميافزايد و او ناچار است كه بار ديگر قدحي از آب بنوشد كه آن نيز اگر شور باشد،عطش او را بيشتر ميكند. دنيا بسان آب شور است.
[1] ـ سوره نحل، آيه 96. [2] ـ سوره انعام، آيه 32.