عبادت نردبان يقين
يكي از آياتي كه ارزش عبادت را گوشزد ميكند، آيهاي است كه ميفرمايد: (فَسَبِّحْبِحَمْدِ رَبِّكَ وكُنْ مِنَ السّاجدينَ * واعْبُدْ رَبَّكَ حَتّي يَأْتِيَكَ اليَقينُ)[1]. نكاتي از اينآيه شريفه قابل تبيين است:نكته اوّل آن كه خداوند در آيه عبادت را وسيله دست يافتن به معرفت و يقين ميشمارد. كلمه «يقين» در اين آيه مباركه، به همان معناي لغوي آن استعمال شده است و اگر در روايتي يقين به مرگ تفسير شد، از باب جري و تطبيق است، نه تفسيرِ مفهومِ يقين.وجه اطلاق يقين بر مرگ آن است كه در آن حال پردههاي ظلماني عالم طبيعت كنار رفته و ديده تيزبين برزخي، به تماشاي جمال حقايق مينشيند، از اينرو همه ترديدها و شبهات رخت بربسته، و يقين جايگزين آنها ميشود. لفظ «حتّي» نيز غايت نيست، بلكه معناي منفعت از آن استشمام ميشود.بنابراين، معناي آيه اين نيست كه وصول به يقين غايت عبادت است، به طوري كه اگر كسي به يقين رسيد، ميتواند عبادات را رها كند. هرگز! بلكه مراد آن است كه يكي از منافع عبادت يقين است و به چنگ آوردن يقين، جز از طريق عبادت و بندگي ميسور نيست؛ يعني عبادت كن تا به يقين برسي. مثلاً اگر گفته شود: پلههاي نردبان را طي كن تا دستت به آن شاخسار بلند برسد، به اين معنا نيست كه به محض دسترسي نردبان را رها كن، زيرا رها كردن نردبان مايه سقوط و هلاكت قطعي است.
[1] ـ سوره حجر، آيات 99 ـ 89.