شمیم ولایت

عبدالله جوادی آملی

نسخه متنی -صفحه : 753/ 424
نمايش فراداده

اما اگر رحمت به خدا نسبت داده شود، صرفاً به معناي خود تفضّل و عطوفت است. بدين ترتيب،رقّت و ساير مقدّمات كه بيان‏كننده تأثّر نفساني است، به خدا اسناد داده نمي‏شود.

بنابراين، معناي جامع رحمت كه هم مي‏توان به خدا نسبت داد و هم به مخلوق او، همان «اِعطا و اِفاضه براي رفع حاجت نيازمندان» است، در نتيجه هر يك از نعمت‏هاي بي‏پايان اِلهي، همانند رسالت، امامت، شريعت، كتاب و امثال آن كه در هدايت انسان نقش دارد، مصداق رحمت اِلهي است.

رحمت بي‏منّت

درس رحمت، عطوفت، گذشت و مهرباني بي‏منت را بايد از مكتب معصومين(عليه‌السلام) آموخت، زيرا احسان و انعام انسان‏ها به يك‏ديگر معمولاً با انتظار مقابله‏به‏مثل، انتظار تشكر و... همراه است، ليكن ترحّم و تفضّل اهل‏بيت(عليهم‌السلام) صرفاً براي خداست و انتظار مقابله به مثل، تشكر و قدرداني از هيچ كس را ندارند؛ يعني همان‏گونه كه خداي سبحان با رحمت عامّ و گسترده خويشْ موجودات را خلق كرده، نيازمندي‏هاي آن‏ها را برآورده مي‏كند و از هيچ كس انتظار پاداش و تشكر ندارد، آنان نيز چون مظاهر رحمت عامّ خداوند هستند، حوايج مادي و معنوي مخلوقات اِلهي را برآورده مي‏كنند و انتظار پاداش و تشكر شخصي از كسي ندارند.

آنان نه تنها شعارشان در مورد رسالت (...قل لاأسئلكم عليه أجراً... )[1] است، بلكه در مورد اِطعام و احسان خود نيز مي‏گويند: (إنّما نُطْعمكم لوجه الله لانريد منكم جزاءً ولاشكوراً)[2]؛ فقط براي رضاي خدا شما را اطعام مي‏كنيم و از شما نه توقّع پاداش داريم و نه انتظار تشكر و قدرداني؛ يعني همان‏گونه كه «حبّاً لله» خدا را عبادت مي‏كنند، ساير اعمال خود را نيز فقط «حباً لله» انجام مي‏دهند.

[1] ـ سوره انعام، آيه90.

[2] ـ سوره انسان،آيه9.