مقصود از تأويل مذموم در اين نامه، همان تفسير به رأي و تبديل كژراهه به صراط مستقيم و جايگزيني «هوا» به جاي «هُدا» است؛ در قبال تفسير صحيح برخاسته از سؤال صائب و جواب مُصيب كه آن را تأويل محمود و ممدوح مينامند.
چنان كه حضرت علي(عليهالسلام) در نامهاي به فرزند خود مينگارد:
«وأَنْ أَبْتَدئك بتعليم كتاب الله عزّ وجل وتأويله وشرائع الاِسلام وأَحكامه»[1]؛ تربيت تو را با تعليم كتاب خدا (عزّوجل) و تأويل آن و تعليم معارف و احكام اسلام آغاز كردم.
البته بحث تفسير و تأويل و امتياز اصطلاحي هر يك از ديگري و نيز استشهاد به آيات قرآني براي امتياز مزبور در جايگاه خاص خود مطرح است.
حضرت علي بن ابي طالب(عليهالسلام) در برخي از خطبهها، هم به نطق نظام عيني جهان اشاره فرمود و هم به نطق نظام علمي قرآن گوشزد كرد و درباره اين دو موضوع فرمود: «وأَرانا من ملكوت قدرته وعجائب مانَطَقت به آثار حكمته»[2]؛ آن قدر از ملكوت قدرت خود و شگفتيهاي آثار رحمتش كه با زبان گويا گواهي به وجود پروردگار توانا ميدهد، به ما نشان داده است كه ما را بياختيار به معرفت و شناسايي دعوت ميكند.
نيز فرمود: ... وأَشهد أنّ من ساواك بشيءٍ من خلقك فقد عدل بك والعادل بك كافر بما تنزّلت به محكمات آياتك ونطقت عَنْهُ شواهد حجج بَيِّناتِكَ[3]؛ يعني گواهي ميدهم، آنان كه تو را با چيزي از مخلوق مساوي شمردند، از تو روي برتافتهاند و آن كس كه از تو روي برتابد، به گفته آيات محكمات و شهادت دلايل روشنت كافر است.
[1] ـ نهج البلاغه، نامه 31. [2] ـ همان، خطبه 91. [3] ـ همان.