شمیم ولایت

عبدالله جوادی آملی

نسخه متنی -صفحه : 753/ 466
نمايش فراداده

مقصود از تأويل مذموم در اين نامه، همان تفسير به رأي و تبديل كژراهه به صراط مستقيم و جايگزيني «هوا» به جاي «هُدا» است؛ در قبال تفسير صحيح برخاسته از سؤال صائب و جواب مُصيب كه آن را تأويل محمود و ممدوح مي‏نامند.

چنان كه حضرت علي(عليه‌السلام) در نامه‏اي به فرزند خود مي‏نگارد:

«وأَنْ أَبْتَدئك بتعليم كتاب الله عزّ وجل وتأويله وشرائع الاِسلام وأَحكامه»[1]؛ تربيت تو را با تعليم كتاب خدا (عزّوجل) و تأويل آن و تعليم معارف و احكام اسلام آغاز كردم.

البته بحث تفسير و تأويل و امتياز اصطلاحي هر يك از ديگري و نيز استشهاد به آيات قرآني براي امتياز مزبور در جايگاه خاص خود مطرح است.

نطق قرآن و جهان در نهج البلاغه

حضرت علي بن ابي طالب(عليه‌السلام) در برخي از خطبه‏ها، هم به نطق نظام عيني جهان اشاره فرمود و هم به نطق نظام علمي قرآن گوشزد كرد و درباره اين دو موضوع فرمود: «وأَرانا من ملكوت قدرته وعجائب مانَطَقت به آثار حكمته»[2]؛ آن قدر از ملكوت قدرت خود و شگفتي‏هاي آثار رحمتش كه با زبان گويا گواهي به وجود پروردگار توانا مي‏دهد، به ما نشان داده است كه ما را بي‏اختيار به معرفت و شناسايي دعوت مي‏كند.

نيز فرمود: ... وأَشهد أنّ من ساواك بشي‏ءٍ من خلقك فقد عدل بك والعادل بك كافر بما تنزّلت به محكمات آياتك ونطقت عَنْهُ شواهد حجج بَيِّناتِكَ[3]؛ يعني گواهي مي‏دهم، آنان كه تو را با چيزي از مخلوق مساوي شمردند، از تو روي برتافته‏اند و آن كس كه از تو روي برتابد، به گفته آيات محكمات و شهادت دلايل روشنت كافر است.

[1] ـ نهج البلاغه، نامه 31.

[2] ـ همان، خطبه 91.

[3] ـ همان.